عیدتون مبارک
🌸ولادت با سعادت🌸
پیامبر رحمت و مهربانی
اسوه خوبیها
حضرت محمد مصطفی (ص)
و سلالهی پاکش
حضرت امام جعفر صادق (ع)
بر شما مبارک و خجسته باد🌹
به من ربطی ندارد! خود امام زمان علیه السلام حل کنند.
🌺 به من ربطی ندارد! خود امام زمان (عج) حل کنند!
✨توکل به خداوند متعال یک باور قلبی است و باید به این یقین رسید که هیچ احدی غیر از خالق یکتا نبوده، نیست و نخواهد بود تا به انسان کمک کند. خداوند متعال در قرآن میفرماید: وَ مَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ طلاق/3. هر کس بر خدا اعتماد کند، خداوند برای او بس است✨
🍃 در یکی از ماهها جهت پرداخت شهریه پولی نرسیده بود، آقاسیدعلی (فرزند مرحوم آیتالله شاهرودی از مراجع تقلید گذشته که مسئول امور مالی بیت بود) مضطرب و نگران نزد پدر میآید و عرض میکند: روز آخر ماه است، به نانوایان و داروخانهها بدهکاریم، اول ماه هم باید شهریه بدهیم، پول کافی هم در اختیار نداریم!
🍃 آیتالله شاهرودی توجهی به این گفتار نمیکنند و میفرمایند: به من ربطی ندارد! خود امام زمان (عج) باید این مسئله را حل کنند چرا من غصهاش را بخورم، بعد فرمود: کماعتقادها عجله نکنید!
🍃 پس از آنکه پاسی از شب گذشت و مرحوم شاهرودی بعد از صرف شام آماده استراحت بودند، ناگهان صدای کوبه درب منزل بلند شد، درب را باز کردند، پیرمردی با زبان محلی میگوید: با سید کار دارم، به او میگویند: اکنون وقت ملاقات نیست بروید صبح تشریف بیاورید اما پیرمرد بسیار اصرار میکند تا اینکه آقا متوجه میشوند و صدا میکنند، بگذارید بیاید!
🍃 پیرمرد وارد میشود و دست آقا را میبوسد و چهارده هزار دینار به ایشان تقدیم میکند و میرود، آنگاه آیتالله شاهرودی رو به فرزندان خود کردند و گفتند: ای کم عقیدهها ما صاحب داریم، ولی متأسفانه شما به او اعتماد ندارید، حالا پولها را بردارید و درب منزل مقسمین و طلب کارها ببرید.
📚 با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل
کلام بزرگان :آیت الله بهجت(ره)
☘️ از آیتالله بهجت (ره) پرسیدند :
🌿 آیا در سیر بهسوی خداوند ، باید استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد ، چاره چیست؟
📝 جواب: بسمهتعالی. استاد تو، علم توست؛ به آنچه میدانی، عمل کن؛ آنچه را که نمیدانی، کفایت میشوی.
📒 (بهسوی محبوب، ص٧٣)
یه چیزی بگو شوهرم عاشقم شه
یه چی بگو شوهرم عاشقم شه
خانم ها کمیته اصلاح خانواده اند. برای همین است که تربیت بچه هم در دین اسلام به آنها واگذار شده. اصلا خانم ها وقتی کسی را دوست داشته باشند به او نصیحت می کنند و به اصطلاح گیر می دهند!
مردها ستون اقتدارند. می خواهند صاف و بدون عیب باشند. آنها میخواهند همیشه کمر راست کنند و احساس افتخار کنند. مردها دوست دارند آنقدر قوی باشند که دیگران به آنها تکیه کنند.
زن و مرد وقتی عاشق می شوند چشم بر عیب های هم می بندند. مخصوصا زن چون احساس زیادی را تجربه می کند اصلا به اصلاح فکر نمی کند.
❤️او مرد را همان طور که هست می پذیرد و دوست دارد❤️
یکی از علت هایی که مردها خیانت می کنند این است که حس می کنند دیگر مورد تایید نیستند. :? چون زن مدام از آنها ایراد می گیرد.
زنها باید بدانند که مردها به تایید نیاز دارند. مخصوصا به تایید خانم شان. چون او را آنقدر با ارزش می دانستند که با او ازدواج کردند. پس سعی می کنند
او را تایید کنند.
انرژی شان را برای دعوا سر مسائل جزئی مثل نبستن در خمیر دندان هدر ندهند
خودشان را با شرایط کاری و شغلی همسرشان وفق دهند. مردها می خواهند آنها را همانطور که هستند دوست داشته باشید پس اباهت دعواهایتان را بگذارید سر مسائل مهم و اساسی.
سر مسائل جزئی مدام گیر ندهید تا صمیمیت تان همیشه حفظ شود
صله ی امام رضا علیه السلام به یک شاعر بااخلاص
🌺 صلهی امام رضا علیهالسلام به یک شاعر با اخلاص
🍃 مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحبالزمانی از مداحان مخلص و مرثیهخوانان باسوز اهلبیت علیهالسلام بود او سالها پیش از شروع درس مرحوم آیه الله حائری بنیانگذار حوزهی علمیهی قم، دقایقی چند روضه میخواند و آنگاه آیتالله حائری درس خویش را آغاز میکرد.
🍃 او داستانی شنیدنی دارد که از حضرت رضا علیهالسلام برای مدح خویش صله دریافت داشته است!
🍃 خود نقل میکرد که یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزیدم. پولم تمام شد و کسی را هم برای رفع مشکل خویش نمیشناختم. از این رو قصیدهای در مدح حضرت رضا علیهالسلام سرودم و فکر کردم که بروم و آن را برای تولیت آستان مقدس بخوانم و صله بگیرم.
🍃 با این نیت حرکت کردم، اما در میان راه به خود آمدم که چرا نزد خود حضرت رضا علیهالسلام، نروم و آن را برای وی نخوانم؟! به همین جهت کنار ضریح رفتم و پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیدهی خود را خطاب به روح بلند و ملکوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله کردم.
🍃 ناگاه دیدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد. بیدرنگ گفتم: «سرورم! این کم است» ده تومانی دیگر داد باز هم گفتم: «کم است» تا به هفتاد تومان که رسید، دیگر خجالت کشیدم تشکر کردم و از حرم بیرون آمدم.
🍃 کفشهای خود را که میپوشیدم، دیدم آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیتالله مروارید، با شتاب رسید و فرمود: «شیخ ابراهیم!» گفتم: «بفرمایید آقا!»
✨گفت: «خوب با آقا حضرت رضا علیهالسلام روی هم ریختهای، برایش مدح میگویی و صله میگیرید. صله را به من بده» بیمعطلی پولها را به او تقدیم کردم و او یک پاکت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم دیدم دو برابر پول صله است یعنی یکصد و چهل تومان.✨
📚 کرامات الصالحین، ص 216