یکی بود یکی نبود
?? کارتون یکی بود یکی نبود
?? رده سنی : خردسال ، کودک و نوجوان
?? شهید شاهرخ ضرغام
کتاب بخوانیم(۱)
تقوای سیاسی
#قسمت_دوم
تقوا در سرلوحه دستورات امیرمومنان علیه السلام به استانداران ، فرماندهان و کارگزاران قرارگرفته است
امام به فرمانده جنگی خود (شریح بن هانی ) هنگامی که او را به فرماندهی لشکری در مقابله با شام قرار داد در #نامه56 مینویسند :
در هر صبح و شام از خدا بترس،
و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش،
و هيچگاه از دنيا ايمن مباش،
حضرت به مقبل بن قیس ریاحی یکی دیگر از فرماندهان خویش در #نامه12 توصیه نموده و فرمود :
(اتق الله الذی لابد لک من لقائه ….
از خدایی بترس که ناچار او را ملاقات خواهی کرد ، وسرانجامی جز حاضرشدن درپیشگاه اونداری ، جز باکسی که باتوپیکار کند جنگ مکن)
✅ ادامه دارد …
✅ تدوین: مرتضوی نژاد, کتاب بصائر علوی
اسرار عشق و عاشقی
دسته ای از انسان ها که بر پله بلندتر با مصائب جای دارند، همه کسانی هستند که خداوند را از صمیم جان خویش دوست می دارند و دوستانه یا عاشقانه به شفیق خود، خدای مهربان، دل بسته اند.
مگر نه این است که رمز و راز عاشق و معشوق به گونهای مخصوص رد و بدل می شود؟
در میان همه کسانی که در رهگذر لیلی اند، چرا جام مجنون شکسته میشود؟ آیا این جام شکنی، عرضه محبت یا همان رمز و راز عاشقانه نیست.
اگر با دیگرانش بود میلی
چرا جام مرا بشکست لیلی؟
زمان اشتیاق و دوستی را باید فهمید. نشانه های مهر و محبت یار را باید دریافت. ناز و کرشمه را از را از هم و ترش رویی را باید شناخت.
ف. ن
فاطمه(س) عصاره رحمت پروردگار
هنوز تو را نمی شناسیم.
هنوز مزارت گمشده و نا پیداست.
هنوز کنجکاوانه و مشتاقانه هجده سال زندگیت را مرور میکنیم و با وجود همه یافتن ها، هر بار تهیدست تر و فقیر تر از قبل به پیش می رویم.
به راستی می خواهیم تو را بهتر و عمیق تر بشناسیم. از ابتدای آمدنت. چرا که تولدت به مرگ تمامی باورهای سیاه جاهلیت انجامید.
تو آمدی در آن هنگام که ظلمت و حماقت، تار و پود زمانه را تشکیل می داد و زن تهمت آفرینش بود و دختران اشتباه بزرگ زیستن وصله ناجور خلقت.
تو آمدی در روزگار بی عاطفگی و سنگدلی و بی رحمی دلهایی که نخستین لبخنده دختر گان را به خاک می سپردند.
تو آمدی،در بحبوحه اتهام«ابتر بودن»، در هنگام شادی مشرکانی که همه چیز را در بی فرزندی پیامبر(ص) تمام شده میدیدند.
تو آمدی و با آمدنت هزاران هزار ستاره را به آسمان مبهم زندگی پدر بخشیدی و دلپذیر ترین لبخند را به سیمای روشن پیامبر شکفته تر ساختی. ما جز تو چه کسی را می شناسیم ای عصمت بی بدیل، ای عصاره رحمت پروردگار و ای والاترین سرمایه هستی.