شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان
در آیه ی ۱۸۳ سوره ی بقره، روزه به عنوان یک فریضه ی دینی و زمینه ای برای کسب تقوا معرفی شده است: یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون. آری، روزه ی حقیقی، سبب پاکی روح میشود و پایداری آدمی را در برابر دشواریها افزایش میدهد. سخن اصلی فراز نخست این دعا، بیان آثار روزه است. امیرالمؤمنین علی (ع) در این زمینه میفرماید: روزه، سبب پرورش روح اخلاص در انسانها میشود. روزه، در بدن انسان نیز تأثیر میگذارد و بسیاری از بیماری ها، چربیهای زاید و قند اضافی در خون را از بین میبرد. در بعضی روایات، روزه به عنوان دستوری برای سلامتی بدن آمده است. امام صادق (ع) میفرماید: چون روزه گرفتی، باید گوش، چشم، مو، پوست و دیگر اعضایت روزه باشند. حالت تو باید در حال روزه داشتن با هنگامی که روزه نیستی، فرق کند. باید جدال را ترک کنی، خدمت گزارانت را آزار ندهی و وقار روزه داری برتو حاکم باشد؛ زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از زنی شنید که در حال روزه، به کنیزش ناسزا میگفت. پیامبر صلی الله علیه و آله او را به طعام دعوت کرد. زن گفت: من روزه ام، حضرت فرمودند: چگونه روزه ای و به کنیزت بد میگویی. به درستی که روزه تنها به امساک از غذا و نوشیدنی نیست. در مصباح الشریعه، درباره ی آثار روزه چنین آمده است: «روزه، آینه ی» دل را صفا میدهد و اعضا و جوارح را پاک میسازد و ظاهر و باطن را آماده میکند. روزه به منزله ی شکر نعمتهای خداوند است. مایه ی دستگیری از نیازمندان و احسان به فقرا است. حالت خضوع و خشوع قلب و گریه و تضرّع را افزایش میدهد و یگانه وسیله ی افزایش توجه و پناه بردن به سوی خداوند مهربان است روزه سبب شکستگی و کاهش یافتن شهوتهای نفس در دنیا و سبک شدن محاسبه ی انسان در آخرت و افزایش یافتن حسنات آدمی میشود» روزه در لسان روایات و اهل معرفت، مراتبی دارد که عبارتند از: ۱. روزه ی عام: پرهیز از مُفْطِرات شرعیه است. به قصد قربت از طلوع فجر تا غروب آفتاب. مانند: خوردن و آشامیدن، سر به زیر آب فرو بردن، دروغ بستن به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و جانشینان وی، رساندن غبار غلیظ به حلق، قی کردن و…. ۲. روزه ی خاص: پرهیز از مفطرات شرعیه به همراه محرمات شرعیه نظیر: غیبت، دروغ، فحش، ستم و… ۳. روزه خاص الخاص: پرهیز از مفطرات شرعیه و محرمات شرعیه به همراه خودداری قلب از توجه به غیر حق. آنان که مراقبت و محاسبه ی نفس دارند و قلب خود را از گناه و معاصی حفظ میکنند، خداوند نیز به آنان عنایت میکند. یعنی پرده ی حجابهای مادی را از برابر دیدگان آنان بر میدارد، تا حقایق امور را بهتر ببینند و درک کنند. هاتف اصفهانی میگوید: چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است، آن بینی گر به اقلیم عشق رو آری همه آفاق، گلستان بینی آن چه بینی، دلت همان خواهد آن چه خواهد دلت، همان بینی دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی با یکی عشق ورزی از دل و جان تا به عین الیقین، عیان بینی که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا شریک الا هو رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره ی اهمیت روزه میفرماید: پروردگار عالم میفرماید که همه ی اعمال فرزند آدم از آن اوست، مگر روزه که برای من است و خودم، آن را پاداش میدهم. امام صادق (ع) فرمود: روزه سپری است در برابر آتش. و نیز در روایت دیگر میفرماید: کسی که روزی از ماه مبارک رمضان را افطار کند، ایمان از او زایل میشود. * * * در فراز دوم از این دعا از خداوند منان میخواهیم: خدایا! نمازم را در این روز، نمازِ نمازگزاران واقعی قرار بده. نماز راستین، نمازی است که مایه ی تقرّب انسان به خدا و معراج مؤمن است. چنین نمازی، آدمی را از فحشا و منکرات دور میسازد. هرچند انجام صورت ظاهری نماز، تکلیف را از دوش ما بر میدارد، ولی نماز، همانند روزه، دارای روح و حقیقتی است که اگر به دست نیاید، انسان بهره ی چندانی از نماز نمی برد. تقوا، معرفت و آداب دیگر مانند اذان، اقامه، جماعت و مسواک زدن از شرایط قبولی نماز است. با رعایت این شرایط، نماز از حالت خشک و عادی آن در میآید و صبغه ی الهی میگیرد. بالاترین مرتبه ی نماز آن است که نمازگزار از هر آن چه در دنیاست، فارغ شود و تنها به ملکوت بیاندیشد. در این زمینه، نمازگزاردن علی (ع) و غرق شدن آن امام همام در مناجات باالله، الگوی نیکویی برای رهروان کوی حقیقت است. امام باقر (ع) میفرماید: نخستین چیزی که در روز قیامت از آن بازخواست میشود، نماز است. اگر پذیرفته شد، همه ی اعمال پذیرفته میشود و اگر پذیرفته نشد، دیگر اعمال نیز پذیرفته نخواهد شد. هنگامی که وقت نماز میرسید، امیر مؤمنان علی (ع)، با شتاب مشغول عبادت میشد و بر خود میلرزید. به او گفته شد: چرا این گونه بر خود میلرزی؟! فرمود: زمانی است که خداوند بر آسمانها و زمین و کوه ها، امانت خویش را عرضه کرد و همه از پذیرش آن امانت سر باز زدند. اکنون این زمان فرا رسیده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: پاداش آنان که در نماز، به خداوند متعال توجه پیدا میکنند، این است که وقتی از نماز فارغ میشوند، مانند آن روزی است که از مادر متولد شده اند. یکی از نکتههای مهم، خضوع و خشوع قلب در نماز است. خداوند میفرماید: فَوَیْلٌ لِلْمُصَّلین الَّذینهم عَن صَلوتِهِم ساهون وای بر نماز گزاران؛ آنان که در نمازشان غافلند. هم چنین در آیه ای دیگر میفرماید: ای اهل ایمان! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا آن چه را میگویید، بفهمید. درباره ی امام حسن (ع) گفته اند که چون از وضو فارغ میگشت، رنگش تغییر میکرد و میفرمود: کسی که میخواهد بر بزرگی که صاحب عرش عظیم است، وارد شود، باید رنگش تغییر کند. هم چنین روایت شده است که ناله ی حضرت ابراهیم (ع) از فاصله ی دور به گوش میرسید و در نمازش صدایی چون صدای جوشش آب دیگ داشت. درباره ی رکوع در نماز فرموده اند: مستحب است که گردن کشیده باشد. هنگامی که دلیل آن را از امام (ع) پرسیدند، فرمود: این بدان معنا است که خدایا! من چنان در برابر اوامر تو تسلیم و خاضع هستم که حتی اگر گردن را نیز بزنی، خشنود و فرمان بردارم! از نظر امیرالمؤمنین علی (ع) عبادت کننده ی ناآگاه هم چون چهارپای آسیاب است که به دور سنگ آسیاب میچرخد و هیچ گونه پیشرفتی ندارد. قرآن کریم، درباره ی نماز آگاهانه میفرماید: آیا آنان که آگاه اند با آنان که نادانند، برابرند؟ البته تنها خرد پیشه گان درخواهند یافت! در واقع، قرآن کریم، برای علم و آگاهی، ارزش خاصی قایل است، چنان که در بعضی آیات، جهل به مثابه ی تاریکی و علم به منزله ی روشنایی تلقّی شده است. باری، اساس دین مبین اسلام، مبارزه با نادانی است. بنابراین، بعثت انبیا و اولیای الهی (ع) نیز برای رهایی بشر از نادانی و دست یابی به نور و آگاهی است. و اما «اخلاص» باید گفت که ملاک و ارزش در درگاه الهی، فقط و فقط اخلاص است. عمل هرقدر بزرگ و زیاد باشد، اما اگر این ویژگی را نداشته باشد، بر باد رفته است و هیچ گونه اثری بر آن مترتب نیست. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: اَلاخْلاَصُ مِلاکُ العبادة. قوام عبادت به خلوص نیت است. هم چنین در جای دیگر میفرمایند: «هیچ عملی از تو پذیرفته نخواهد شد، مگر این که در آن، اخلاص داشته باشی. در روایاتهای اسلامی به مسأله ی «نیت»، اهمیت فوق العاده ای داده شده است. برنامه ی اسلام این است که هر عملی را با رنگ نیت و انگیزه ی آن میسنجد و اگر نیّت، خدایی بود پذیرفته شده است و اگر ریایی بود، رد میشود. اخلاص، آن است که محرّک عمل در انسان از هرگونه شائبه ی غیر الهی پاک باشد. در این صورت آن را میتوان «توحید نیت» نامید؛ یعنی در همه ی برنامه ها، تنها به پروردگار و رضای او اندیشیدن. در روایت است که شخصی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول اللّه! من در راه خدا انفاق میکنم و صله ی رحم به جا میآورم و این اعمال را فقط برای خداوند انجام میدهم، با این حال، هنگامی که مردم از این اعمال من، سخن میگویند و ستایش میکنند، خوشحال میشوم. این اعمال من چگونه است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت فرمود و سخنی نگفت، تا این که این آیه نازل شد: فَمَنْ کانَ یرجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحا…. پس هرکس، امید دیدار پروردگارش را دارد، باید عمل صالح انجام دهد… بی شک، منظور از این روایت آن حالت سرور غیر اختیاری نیست. بلکه حالتی است که انگیزه ی عملی انسان گردد یا بیان گر از نداشتن خلوص نیت باشد. اهمیت عمل خالص آن گونه است که در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: کسی که چهل روز اعمال خود را خالصانه انجام دهد، خداوند چشمههای حکمت و دانش را از قلبش بر زبانش میگشاید. نکته ی دیگر در عبادت، خشوع است. خشوع، حالت قلبی و ادب جسمی انسان در عبادت و نتیجه ی توجه کامل آدمی به مقام بندگی در آستان الهی است. قرآن کریم در توصیف مؤمنان و عبادت شان میفرماید: اَلَّذینَهُمْ فی صَلوِتِهِم خاشِعُون. مؤمنان در نمازشان خاشع اند. خشوع در لغت به معنی تذلّل و تواضع و متضاد تکبّر و خودپسندی است. خشوع پیشوایان بزرگ اسلام در نماز، سرمشق عملی مسلمانان است. امام سجاد (ع) در نماز بود. مردی ایشان را دید در حالی که ردای مبارک شان از شانه افتاده بود. آن حضرت، تا پایان نماز، ردا را دوباره بر تن نکردند. آن مرد پس از نماز، در این باره از امام سجاد (ع) پرسید. ایشان فرمودند: وای بر تو! آیا میدانی در حضور چه کسی بودم؟ به یقین، آن مقدار از نماز بنده، پذیرفته میشود که با توجه قلبی باشد. راوی عرض کرد: فدایت شوم! پس ما هلاک شدیم؟ (چون در نمازمان توجه نداریم). فرمودند: هرگز! همانا، خداوند نقص نماز واجب را به وسیله ی نوافل برطرف میسازد. از ابوبصیر نقل شده است که بر اُمّ حمیده وارد شدم، تا او را در عزای حضرت صادق (ع) تسلیت گویم، او گریه کرد. من نیز گریستم. سپس گفت: ای ابو محمد! اگر حضرت صادق را هنگام مرگ میدیدی شگفت زده میشدی. دو چشمش را باز کرد و فرمود: همه ی کسانی را که با من آشنایی دارند، دور من گرد آورید. کسی نماند مگر این که به محضر آن جناب حاضر شد. آن گاه به همه نظر کرد و فرمود: شفاعت ما شامل کسانی که نماز را سبک بشمارند، نمی شود. به اشعاری از فیض کاشانی دل میسپاریم: گنج ابدی، پیروی حق و عبادت مفتاح در خیر، نمازی به جماعت معنای نماز است، حضور دل احباب زنهار به صورت مکن ای دوست قناعت راضی مشو از بندگیش تا ننمایی آداب و شرایط همه را نیک رعایت هرچند که وسواس کنی، سود ندارد خود را ندهی تا به دل و جان به عبادت خواهی به عبادت خللی راه نیابد می کن دلت از وسوسه ی دیو، حمایت خواهی که ز دستت نرود وقت فضیلت مگذار که تا کار کشد، وقت طهارت از دست مده راتبه ی ورد، شبان روز تا آن که نویسند تو از اهل عبادت در فراز سوم از این دعا میخوانیم: خدایا! از خواب غفلت زدگان، هشیارم کن. «نَوْم» به معنی خواب است که در قرآن کریم، از آیات الهی شمرده شده است، زیرا خواب، مایه ی تجدید قوا و ادامه ی حیات آدمی است. بی خوابی، ساختار طبیعی بدن را بر هم میزند و آدمی را از حال اعتدال خارج میسازد. «غفلت» در لغت به معنای فراموشی و بی خبری آمده و در قرآن به آن اشاره شده است. در روایات، از دو زمان در شبانه روز به عنوان زمان غفلت یاد شده است؛ زمان غروب آفتاب (فرا رسیدن تاریکی و شب) و زمان طلوع فجر تا طلوع خورشید(بین الطلوعین). برای مثال، قرآن کریم در داستان حضرت موسی (ع) میفرماید: «هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند، حضرت موسی (ع) وارد شهر شد» . زمان غفلت مردم در این آیه، هنگامی بود که اهالی شهر، کسب و کار خود را تعطیل کرده بودند و کسی، مراقب اوضاع شهر نبود. به هر حال غفلت مورد نظر در این دعا، غفلتی فراتر از یک زمان خاص است و همه ی زمانها را فرا میگیرد و گاهی حتی سراسر عمر انسان را شامل میشود. قرآن کریم، راه پیش گیری از غفلت را چنین بیان میکند: پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و ترس یاد کن. نام او را آرام بر زبان بیاور و این کار را همواره صبح گاهان و شام گاهان تکرار کن و هرگز از غافلان مباش. پس غفلت از دل انسان زدوده نمی گردد، مگر با یاد همیشگی خداوند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی میفرمایند: غافل ترین مردم کسی است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد. یاد خداوند متعال همانند باران بهاری است که چون بر دل ببارد، گلهای بیداری را که همان توجه، احساس مسؤولیت، روشن بینی و هرگونه عمل مثبت و سازنده است، میرویاند. قرآن کریم میفرماید: وَ مَنْ اَعْرَضَ عَن ذِکْری فاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا و نَحْشُرُهُ یَوْمُ القِیمَةِ اَعْمی و هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی تنگ (و سختی) خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور میکنم. آری، آن کس که اولیای خدا (ع) را الگوی خود قرار دهد و یاد خدا را در دل زنده نگه دارد، هرگز دچار تنگ دستی و سختی نخواهد شد. در مقابل، فراموش کردن یاد خدا، زمینه ساز بلاها و رنجهای بسیاری خواهد بود. افسوس که آدمی از این خواب غفلت، دیر بیدار میشود و به فرموده ی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آن گاه که بیدار میشود، مرگ را در برابر دیدگان خود میبیند. در روایت است که جنازه ای را به گورستان میبردند. علی (ع) دید که مردی میخندد، خنده ای که ناشی از غفلت او بود. آن حضرت فرمود: گویا مردن بر غیر ما نوشته شده است و میپنداری حق در این دنیا بر غیر ما لازم گشته است. میپنداری مردههایی که میبینیم، مسافرانی هستند که به زودی به سوی ما باز میگردند. ایشان را در قبرهایشان میگذاریم و اموال شان را میخوریم. گو این که ما پس از آنها جاوید خواهیم ماند. وای بر ما که مرگ مردم را که برای ما پند و عبرت است فراموش کرده ایم. به گفته ی حافظ: بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس امیرالمؤمنین علی (ع) درباره ی افراد غافل میفرماید: آدم غافل، فریفته ی آرزوها میشود و پس از آشکار شدن قیامت، دچار حسرت میگردد و چیزهایی را که به حساب نمی آورد، برایش ظاهر میشود و می بیند که در پرونده ی او به حساب آمده است. با دقت در فرازهایی که تا کنون بیان شد، درمی یابیم که روزه و نماز، مقدمه ای برای بیداری از غفلت و بهترین راه توجه به خداوند است. در فراز آخر از این دعا میخوانیم: خدایا! جرمم را ببخش و از من درگذر، ای بخشنده ی گنه کاران! این فراز از دعا به بخشش جرایم و گناهان اشاره دارد. در واقع، پس از انجام نماز و روزه آن گونه که شایسته است زمینه ی چنین درخواستی فراهم میشود؛ زیرا نیرو گرفتن از روزه و نماز و تقرب به خدا، سبب تصفیه ی روح انسان میشود و مقدمات مغفرت و آمرزش را فراهم میسازد. خدا را به این امید صدا میزنیم که رحمت او بر غضبش، سبقت گیرد و باران رحمت و مغفرت خویش را بر این خاک آلودی انسانی فرو فرستد. خطاپوشی از صفات خداوند متعال است؛ زیرا او ستارالعیوب و غفّار الذنوب است. پشیمانی از ارتکاب گناه و امید بستن به رحمت و مغفرت الهی، شیطان را ناامید و درمانده میکند و راه را برای هدایت انسان میگشاید. در صدر اسلام نیز چنین متداول بوده است که افراد گنه کار و مجرم خدمت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله شرفیاب میشدند و تقاضا میکردند که آن حضرت برای پذیرش توبه ی آنان دعا کند. گفته اند که ابولبابه، پس از پایان جنگ خندق مأموریت یافت که به میان یهود بنی قریظه برود، سخنان ایشان را بشنود و به پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. وقتی یهودیان پیمان شکن ابولبابه را در میان خود دیدند، با او مشورت کردند و پرسیدند که در صورت تسلیم شدن در برابر پیامبر صلی الله علیه و آله چه سرانجامی خواهند داشت؟ ابولبابه در پاسخ، با دست خود به گلویش اشاره کرد؛ یعنی در صورت تسلیم شدن، کشته میشوید. با این حال، بی درنگ پشیمان شد و با خود گفت: به خدا و پیامبر خیانت کردم. ولی در بازگشت به مسجد رفت و با ریسمانی، گردن خود را به یکی از ستونهای مسجد بست و گفت: هرگز خود را از بند رها نمی کنم، مگر این که توبهام پذیرفته شود یا بمیرم. هنگامی که ابولبابه تأخیر کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله از حال او جویا شدند. داستانش را به حضرت گفتند. پیامبر فرمود: اگر نزد ما میآمد، از خداوند برایش طلب آمرزش میکردیم. اما اکنون که به درگاه خدا توبه کرده، او سزاوارتر است و هرچه صلاح میداند درباره ی او انجام دهد. سرانجام پس از مدتی، آیه ای نازل شد و خطاب رسید که توبه ی او پذیرفته شده است، بدین وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله پذیرش توبه را به ابولبابه بشارت داد. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله با دستهای مبارک خود، ریسمان از گردن او باز کرد و فرمود: اکنون، توبه ات پذیرفته شد، چنان که گویا تازه از مادر متولد شده ای! باید گفت از آن زمان، این ستون در مسجدالنبی صلی الله علیه و آله به نام ستون توبه یا اسطوانه ی ابی لبابه نامیده شد. قرآن کریم با لحنی آکنده از لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روی همگان باز کرده و فرموده است: قُلْ یا عِبادِی الذین اَسْرفُوا عَلی اَنْفُسِهِم لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهِ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا؛ بگو ای کسانی که دچار گناه شده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید؛ زیرا خدا همه ی گناهان را میآمرزد. قرآن کریم در دستورهای سه گانه درباره ی توبه میفرماید درهای غفران و رحمت بدون استثنا به روی همه ی بندگان گشوده است، به شرط این که پس از ارتکاب گناه به خود آیند و تغییر مسیر دهند. آنان باید به درگاه خدا روی آورند، در برابر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این توبه و بازگشت نشان دهند. بسیاری از گناه کاران، پس از انجام گناهان کبیره، چنان ناراحت و پشیمان هستند که باور نمی کنند راه بازگشتی دارند. آنان میپرسند: آیا به راستی گناهان ما قابل بخشایش است؟ آیا برای ما راهی به سوی خدا باز است؟ آیا پلی در پشت سر ما وجود دارد که ویران نشده باشد؟ این آیات به همه ی آنان نوید میدهد که راه به روی همه ی شما باز است. باید دانست توبه از گناه، افزون بر آثار و برکات معنوی، مواهب ظاهری دنیا را نیز متوجه انسان میسازد، عمران و آبادی میآفریند و مایه ی طول عمر و بهره گیری از مواهب حیات میشود. امام صادق (ع) میفرمایند: همانا خدای عز و جل به توبه ی بنده ی مؤمنش هنگامی که توبه کند شاد میشود، چنان که یکی از شما هنگامی که گم شده ی خود را پیدا کند، شاد میشود. منبع: راه بندگی [جزوه]: شرحی گذرا بر دعاهای روزانه ی ماه رمضان،محمود نیاکان وضعیت نشر: [تهران]، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۰،صفحه۳
صفحات: 1· 2