دو سر گذشت زیبا
سرگذشت اوّل اهانت به همسر دانشمند بزرگي از علماي اسلام كه شايد از ذكر نام راضي نباشد، نقل فرمود: وقتي پدرم را در خواب ديدم و پرسشهايي از ايشان نمودم. پاسخهايي جالب شنيدم: ۱- ارواحي كه در عالم برزخ معذّبند؛ عذاب و سختيهاي آنها چگونه است؟ در پاسخ فرمود: براي تو كه هنوز در عالم دنيا هستي نمي توان بيان كرد.
پیوند نماز با اخلاق اسلامی
قرآن ميفرمايد: لقمان در كنار سفارش به نماز، پسرش را به چند چيز ديگر نيز سفارش كرده است: «يا بُنَي أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَك وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَا تَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا» كه از اين چند آيه استفاده ميشود آن چه به نماز جلوه ميدهد و نماز را پر جاذبه ميكند امر به معروف و نهي از منكر، صبر و تحمل سختي ها، تواضع و فروتني، اعتدال در زندگي و گفتگوي نرم ميباشد.
آري كساني كه نماز ميخوانند ولي نسبت به معروفها و منكرها در جامعه بي تفاوتند، يا نماز ميخوانند ولي افرادي زودرنج يا متكبر و غير متعادل ميباشند و با صداي بلند سبب رنجش ديگران ميشوند، نمي توانند ديگران و حتي فرزندان و وابستگان خود را به نماز دعوت كنند زيرا مردم نماز او را دور از يك اخلاق صحيح و اسلامي ميدانند.
منبع:محسن قرائتی،پیوندهای نماز،تهران،ستاد اقامه نماز،۱۳۹۱،ص۴
بهترین دوست را برگزینید.
نشاط و شادمانی در گرو داشتن دوست خوب و هم نشینی با اوست. انسان در انس و الفت با دوست، احساس شادی میکند. پیامبر میفرماید: «بنیاد عقل، پس از ایمان به خدا، دوستی با مردم است». هر که باشد هم نشین دوستان هست در گلخن، میان بوستان جوان به طور فطری، عاشق دوستی است و بنا به خواهش دل، با یک یا چند تن از هم سالان خود عمیق ترین روابط دوستانه را برقرار میسازد. رسول خدا صلی الله علیه و آله، بهترین دوستان را کسانی میداند که آدمی را به یاد خدا و معنویت نزدیک کنند.
کفاره گناهان
در روايات اسلامى، امور فراوانى به چشم مى خورد كه از آنها به عنوان كفّاره گناهان نام برده شده است. در اين فصل - كه فصل پايانى كتاب است - فهرست وار، به برخى از اين امور، اشاره مى كنيم: ۱) فرياد رسى از ستمديدگان اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «مِنْ كَفّاراتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إغاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَالتَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ»؛ «از جمله كفّاره هاى گناهان بزرگ، فريادرسى از مصيبت زدگان و تسلّى دادن رنج ديدگان است».
تواضع شهید جواد آخوندی
«وقتی خبر میرسید که جواد به روستا میآید، همه اهالی ده خوش حال میشدند و به استقبال او میآمدند. سر راهش میایستادند و گریه میکردند. یک روز که خبر آمدن شهید آخوندی همه جای روستا را گرفته بود، معلم مدرسه، همه بچهها را جمع کرد و به استقبال جواد رفت و دسته گلی را که در دست داشت، به جواد داد و هم زمان بچهها فریاد زدند و شعار دادند. جواد هم صورت تک تک بچهها را بوسید و به معلمشان گفت: «برادر عزیزم! من کوچک تر از آن هستم که این بچهها را از مدرسه بیرون بیاوری تا به من بگویید فرمانده دلاور. من لیاقت فرماندهی را ندارم، چه برسد به دلاوری! شما با این کارتان چنان چوب محکمی به من زدی که دیگر طاقت بلند شدن ندارم. »
خیلی برایش سخت بود که کسی در حضورش، ازش تعریف کند، این هم برمی گردد به تواضعی که داشت. [۱و۲]
———-
[۱]: فهیمه محمدزاده، بحر بی ساحل، مشهد، کنگره برادران شهید مشهد و نشر رواق مهر، ۱۳۸۱، چ ۱، ص ۴۸.
۲.آبیار، رضا، ظرافتهای اخلاقی شهدا ،ص۱۷