بوعلی و بیمار عشق
بوعلی سینا بر بالین بیمار آمد که در ضمیر پنهان، عشق سوزانی داشت و نمی توانست به زبان آورد. نبض او را گرفت و کسی که نام های محلات شهر را می دانست یک یک آن ها را به زبان آورد. چون به نام یکی از محلات رسید نبض بیمار حرکت شدیدی کرد. بوعلی دستور داد کوچه… بیشتر »
نظر دهید »
اسرار عشق و عاشقی
دسته ای از انسان ها که بر پله بلندتر با مصائب جای دارند، همه کسانی هستند که خداوند را از صمیم جان خویش دوست می دارند و دوستانه یا عاشقانه به شفیق خود، خدای مهربان، دل بسته اند. مگر نه این است که رمز و راز عاشق و معشوق به گونهای مخصوص رد و بدل می… بیشتر »
زیباترین غزل هستی
سبز بودند و شکوفا؛ مثل سبزه های تازه دمیده اردیبهشت. زلال و صاف، مثل باران بهاری نامشان را فقط نسیم می دانست و آسمان. یکدیگر را برادر صدا می کردند به لهجه آب باهم سخن می گفتند. گر چه یکی از لرستان بود و یکی از آذربایجان و یکی از سبزوار و یا شیراز.… بیشتر »