فاطمه(س) عصاره رحمت پروردگار
هنوز تو را نمی شناسیم.
هنوز مزارت گمشده و نا پیداست.
هنوز کنجکاوانه و مشتاقانه هجده سال زندگیت را مرور میکنیم و با وجود همه یافتن ها، هر بار تهیدست تر و فقیر تر از قبل به پیش می رویم.
به راستی می خواهیم تو را بهتر و عمیق تر بشناسیم. از ابتدای آمدنت. چرا که تولدت به مرگ تمامی باورهای سیاه جاهلیت انجامید.
تو آمدی در آن هنگام که ظلمت و حماقت، تار و پود زمانه را تشکیل می داد و زن تهمت آفرینش بود و دختران اشتباه بزرگ زیستن وصله ناجور خلقت.
تو آمدی در روزگار بی عاطفگی و سنگدلی و بی رحمی دلهایی که نخستین لبخنده دختر گان را به خاک می سپردند.
تو آمدی،در بحبوحه اتهام«ابتر بودن»، در هنگام شادی مشرکانی که همه چیز را در بی فرزندی پیامبر(ص) تمام شده میدیدند.
تو آمدی و با آمدنت هزاران هزار ستاره را به آسمان مبهم زندگی پدر بخشیدی و دلپذیر ترین لبخند را به سیمای روشن پیامبر شکفته تر ساختی. ما جز تو چه کسی را می شناسیم ای عصمت بی بدیل، ای عصاره رحمت پروردگار و ای والاترین سرمایه هستی.
وداع
سایه دارد بر سرم
چشمت، خدا حفظت کند
تنها یاورم
چشمت، خدا حفظت کند
روی مادر شاد،
خواهر!
هر چی دیدم مو نزد با دو چشم مادرم
چشمت، خدا حفظت کند
بال وپر از داغ سنگین است و جاری می کند
شوق در بال و پرم
چشمت، خدا حفظت کند
باز هم می ترسم که دستی صورتی نیلی کند
برندارد از دخترم چشمت، خدا حفظت کند
تشنگی آتش معرکه بیداد کرد
آخرین آب آورم چشمت خدا حفظت کند
دوست دارم بعد من از ترس چوب محملت، قهر باشد با سرم
چشمت، خدا حفظت کند
حرف من بعد از خداحافظ فقط یک خواهش است
برندار از دخترم چشمت خدا حفظت کند
با وارثان زخم ملکوتی
چگونه امام موسی کاظم (ع) که همیشه در زندان بودند، این همه فرزند داشتند؟
چگونه امام موسی کاظم (ع) که همیشه در زندان بودند، این همه فرزند داشتند؟
متن کامل پرسش:
چگونه امام موسی کاظم (ع) که همیشه در زندان بودند، این همه فرزند داشتند؟ چرا هیچ یک از دختران ایشان ازدواج نکردند؟ آیا می توان گفت: بین این همه سادات کفوی برای آنها نبود؟
پاسخ:
پیش از پاسخ، باید به چند نکته مهم توجه شود:
اول آن که: همان گونه که همگان شاهدند، بحث پیرامون ازدواج های معصومین علیهم السلام، مدتی است که رواج شدیدی یافته است! البته مطالعات تاریخی بسیار خوب، لازم و مفید است، اما وقتی موضوعی چون ازدواج، محور هر بحث یا حتی بهانه برای ایجاد و القای شبهه و وارد کردن ایراد به آنها می گردد، جای تأمل دارد، که چرا؟!
به نظر نگارنده، این مقوله، پس از انتشار کتاب “سلمان رشدی"، که در آن فقط به مباحث ازدواج یا جنسیتی، آن هم با دروغ، تهمت، افترا، تحریف و … همراه بود، رواج یافت. خب، بالاخره یک سیاست تبلیغاتی انگلیسی بوده و هست. سعی دشمنان بر این است که نگاه مسلمانان و هر پژوهشگر دیگری، به روابط شخصی و حتی جنسیتی آنان باشد و نه به وحی، عقل، درایت، دعوت و منطق آنان.
دوم: تجرد، ازدواج، طلاق، نامگذاری، صالح بودن یا نبودن فرزندان و این قبیل امور شخصی، هیچ ارتباطی به اصل دعوت انبیا و اولیای الهی ندارد و سبب اثبات یا ابطال هیچ یک از اصول عقلی نیز نمی گردد. به عنوان مثال: حقانیت نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، با ازدواج با بانوی بزرگ اسلام، حضرت خدیجه کبرا علیهاالسلام به اثبات نمی رسد که با ازدواج با عایشه یا دیگر همسران، ابطال گردد – حقانیت ولایت و امامت امام حسن مجتبی علیه السلام، با ازدواج با نفیله (امّ ولد) و یا رمله [كه مادر قاسم بن حسن علیه السلام است] به اثبات نمی رسد که با ازدواج با جُعده که قاتلش شد، نفی گردد.
سوم: حتی ازدواج های ما نیز تماماً بر اساس انتخاب یا عشق و عاشقی نیست؛ چنان چه همه طلاق ها به خاطر خیانت و فساد و فحشا و … نمی باشد و تجردها نیز همیشه به علت نبودن کفو یا خواستگار نیست، چه رسد نسبت به اهل عصمت علیهم السلام که شرایط بسیار ویژه ای داشتند و البته از روی حکمت، ضرورت، اجبار و … ازدواج می کردند و نه از روی هوس.
کثرت فرزندان امام موسی بن جعفر علیه السلام:
اختلاف یا حتی تضادهای فاحش در اقوال تاریخی راجع به تعداد فرزندان پسر و دختر ایشان، حاکی از آن است که همه اقوال صحیح نمی باشد؛ اگر به اقوال توجه شود، مشاهده می شود که گاهی نام، کنیه و لقب یک فرزند، به عنوان سه فرزند جداگانه بیان شده است. وقتی برخی 27، برخی 37 و حتی برخی 59 فرزند بیان می دارند، معلوم می شود که بسیاری بر اقوال غیر مستند و ناموثق استناد کرده اند. اما در هر حال تردیدی نیست که تعداد فرزندان ایشان زیاد بوده است.
اما، ایشان تمام عمر را در زندان نبوده اند که پرسیده شود پس چگونه این تعداد فرزند داشته اند؟ بلکه در بین حبس ها، مدت زمان هایی نیز آزاد بوده اند، اما تحت کنترل شدید. به همین دلیل شاهدیم که اغلب ازدواج های ایشان به صورت ازدواج موقت یا ازدواج با کنیزان صورت می پذیرفته است. البته باید توجه داشته باشیم که کثرت فرزندان ایشان نیز بر اساس همان حکمت می باشد. چنان چه ابن صباغ می گوید: برای هر یك از فرزندان امام كاظم علیه السلام، فضیلتی مشهور است. (حيات الامام الكاظم - عليه السلام - به نقل از الفصول المهمه، ص 256).
دختران امام موسی کاظم علیه السلام:
برای دختران آن حضرت نیز مانند پسران شان، تعداد متفاوتی ذکر شده است و همین نشان می دهد که تمامی آنان و تاریخچه زندگی آنان کاملاً و دقیقاً شناخته شده نمی باشند. اما در میان این دختران، چهار دختر کریمه، از همه مشهورتر می باشند که نام همه را “فاطمه” گذاشته اند، چنان چه امام حسین علیه السلام، همه فرزندان پسر را “علی” نامیدند. این چهار دختر عبارتند از:
1- فاطمه كبری، ملقب به حضرت معصومه علیهاالسلام كه در قم مدفون است.
2- فاطمه صغری، ملقب به (بی بی هیبت) كه در مدخل شهر باكو، در آذربایجان شوروی مدفون است.
3- فاطمه وسطی، ملقب به (ستی فاطمه) كه در اصفهان مدفون است.
4- فاطمه اخری، مشور به(خواهر امام) كه در رشت مدفون است.
دقت کنیم که تمامی دختران فاضله و مشهور ایشان (همچون پسران شان مشهور ایشان که به امام زادگان مشهور هستند) در ایران مدفون می باشند. حتی باکو آن موقع در محدوده ایران بود. همین امر از سویی حاکی از شرایط اختناق آن دوران و از سویی دیگر حاکی از رسالت ها و مأموریت ها آنان در این مهاجرت های می باشد.
در میان مورخین فقط یعقوبی نوشته است که امام (ع) دستور داده بودند که ازدواج نکنند و البته این نقل، نه با عقل انطباق دارد و نه با وحی و نه با سیره و سنت اهل عصمت علیهم السلام که عین وحی و عقل است.
تنها وصیت قطعی و مستند امام موسی کاظم علیه السلام در مورد ازدواج دختران شان مبنی بر این است که پس از من (به عنوان پدر)، مادران یا برادران آنها، عموها یا سلاطین و …، حق ندارند آنها را به ازدواج کسی در بیاورند، مگر با اجازه ی امام علی بن موسی بن الرضا علیه السلام. یعنی تأکید و تصریح کردند که جانشین من ایشان است و قیم اولادم نیز امام بعدی است و نه دیگران.
ازدواج همیشه به دلیل خواستگار مناسب صورت نمی گیرد که دلیل عدم ازدواج نیز همیشه نبود یا کمبود خواستگار مناسب باشد. لذا دلایل بسیاری می تواند مانع از اقدام به ازدواج گردد – امروزه نیز همین طور است.
به عنوان مثال در مورد ایشان: حضرت معصومه علیهاالسلام در سن 28 سالگی به شهادت رسیدند و معلوم است که دختران دیگر از ایشان کوچکتر بوده اند.
از این رو، تمام دوران زندگی کوتاه آنان، به خاطر جو اختناق - که البته سبب ترس همگان از نزدیک شدن به این خانواده، چه رسد به ازدواج با دختران امام (ع) را در دل ها انداخته بود – همراه با دوران های دوری پدر، زندان و شکنجه ی پدر – شهادت پدر – بلافاصله هجرت دادن و غربت امام رضا علیه السلام و دوری از مدینه – شهادت امام رضا علیه السلام … و بالاخره فرارها و هجرت های دائم فرزندان بوده است؛ چنان چه قبور دختران و اکثر امامزادگان از ایشان، دال بر مدعا می باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی نه کسی به فکر ازدواج می افتد و نه اصلاً کسی مایل به ازدواج آنان است و نه خودشان ازدواج می کنند.
منبع:سایت عرفان
درسى از امام موسی كاظم علیه السلام
درسى از امام موسی كاظم علیه السلام
در زمان حكومت عباسيان و عصر وزارت برامكه [1]، جمعيت ايرانيان در شهر بغداد زياد شده بود. دولت در دست ايرانى ها بود و آن ها با اين كه در منطقه اى عربى زندگى مى كردند، عادات و رسومشان را تعطيل نكرده بودند. از جمله اين كه مراسم عيد نوروز را برگزار مى كردند.
منصور دوانيقى يك سال به هنگام نوروز به رسم ايرانى ها بر تخت نشست و دستور داد به بهانه تحويل سال نو به ديدارش بيايند و از وجود مبارك موسى بن جعفر، عليه السلام، نيز دعوت كرد در جلسه حاضر باشد. مطابق رسم، هركس كه به ديدار منصور مى آمد هديه اى نيز با خود مى آورد. ازاين رو، به زودى گوشه اى از كاخ او از پول و طلا و نقره و شمش و قاليچه و پارچه قيمتى و … پر شد. پس از چندى، منصور رو به حضرت موسى بن جعفر، عليه السلام، كرد و گفت: تمام اين هدايا در اختيار شماست!
در آخرين ساعات جلسه، پيرمردى وارد شد و در مقابل موسى بن جعفر زانو زد و گفت: من چيزى نداشتم به عنوان هديه براى شما بياورم، اما سه خط شعر درباره جدتان حضرت سيد الشهداء گفته ام كه اگر اجازه بدهيد برايتان بخوانم! حضرت فرمودند: بخوان! وقتى پيرمرد شعرش را خواند، اشك از ديدگان حضرت جارى شد. سپس، رو به منصور كرد و فرمود: اين هدايا را مى خواهى چه كنى؟ گفت: همه در اختيار شماست. آن گاه، حضرت به پيرمرد فرمود: همه اين هدايا از آن توست. آن ها را بردار و با خود ببر. تازه اين مزد اصلى شعر تو نيست، زيرا اجر آن را خداوند در روز قيامت به تو خواهد داد. [2]
اين وارستگى از دنياست. كسى كه خود را شيعه موسى بن جعفر، عليه السلام، مى داند بايد با خود بيانديشد كه خداوند 200 يا 300 تن گندم به من داده است. آفتاب و زمين و برف و آب و گندمش كه از خدا بوده، من تنها آن را كاشته و از آن مراقبت كرده ام، پس چرا زكاتش را ندهم؟ پس، كسى كه مى گويد پايم براى اين كار پيش نمى رود و نمى توانم، دوستى دنيا را بر دوستى با خدا ترجيح داده است. كجاى وجود اين انسان از قرآن اثر گرفته و او چگونه ادعا مى كند شيعه موسى بن جعفر است؟
انسان مؤمن بايد همه وجودش از قرآن اثر بردارد. اين هم به دست نمى آيد مگر اين كه انسان اين اثربردارى را با تمرين و تامل در خود تقويت كند. يعنى وقتى آيه زكات را شنيد به آن عمل كند. بدين ترتيب، پرداخت زكات سال آينده براى او آسان مى شود و پرداخت زكات سال سوم آسان تر.
انسان نفس خود را به هر طرف كه سوق بدهد در همان جهت باقى خواهد ماند، اما خدا نكند نفس مهار خود را به گردن آدمى بيندازد و او به انسان جهت بدهد. زيرا نفس به آسانى انسان را به بخل و حرص و رابطه نامشروع و قمار و شراب مى كشد و به دام مى اندازد. به قول شاعر:
نفس سركش ملك تن را مى دهد آخر به باد
حاكم ظالم ديار خويش ويران مى كند. [3]
پی نوشت ها:
(1). برامكه، خاندانى ايرانى كه اجداد آنان عنوان برمك داشتند و نخستين وزيران معتبر خلفاى عباسى از اين خاندان برخاستند. اولين عضو مهم اين خاندان يحيى بن خالد بن برمك (ف. 190 ق) است كه در دربار عباسى عهده دار حكومت و وزارت بود.
پسر ارشدش فضل (148- 187 ق) حكومت ايالات جبال، طبرستان، دماوند، كومش و غيره، و مدتى هم حكومت ارمنستان و آذربايجان و نيز خراسان را داشت. او فتوحات چندى كرد و مساجد و رباطها ساخت.
برادر وى جعفر (حدود 150- 187 ق) داراى خطى خوش و بيانى فصيح و در احكام نجوم مطلع بود. هارون بدو توجه و اقبالى تمام داشت و او را به حكومت ايالات متعدد منصوب ساخت، و وى آن ها را توسط نمايندگان خود اداره مى كرد.
هارون خواهر خود عباسه را نيز بدو تزويج كرد. مقدمات سقوط اين خاندان از مدت ها طرح مى شد و براى آن علل مختلف ذكر كرده اند. جعفر در صفر 187 ق به امر خليفه كشته شد، و كمى بعد يحيى و سه پسر ديگرش توقيف شدند و اموال آنان مصادره گرديد. از سرنوشت موسى و محمد برادران جعفر نيز اطلاعى در دست نيست. ر ك:
فرهنگ معين، ج 5، ذيل مدخل برامكه.
(2). مناقب، ابن شهر آشوب، ج 3، ص 433؛ نيز در مستدرك الوسائل، ميرزا نورى، ج 10، ص 386 (به نقل از كتاب مناقب): «حكى أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر عليهما السلام بالجلوس للتهنئة فى يوم النيروز، و قبض ما يحمل إليه، فقال عليه السلام: إنى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله، فلم أجد لهذا العيد خبرا، و أنه سنة للفرس و محاها الاسلام، و معاذ اللّه أن نحيى ما محاه إلاسلام.
فقال المنصور: إنما نفعل هذا سياسة للجند، فسألتك باللّه العظيم الاجلست. فجلس و دخلت عليه الملوك و الامراء و الاجناد يهنئونه، و يحملون إليه الهدايا و التحف، و على رأسه خادم المنصور يحصى ما يحمل، فدخل فى آخر الناس رجل شيخ كبير السن، فقال له: يابن بنت رسول اللّه، إننى رجل صعلوك لا مال لى اتحفك، و لكن اتحفك بثلاث أبيات قالها جدى فى جدك الحسين بن على عليهما السلام: «عجبت لمصقول علاك فرنده* يوم الهياج و قد علاك غبار/ و لا سهم نفذتك دون حرائر* يدعون جدك و الدموع غزار/ الا تقضقت السهام و عاقها* عن جسمك الاجلال و الاكبار.
قال عليه السلام: قبلت هديتك اجلس بارك اللّه فيك. و رفع رأسه إلى الخادم و قال:
امض إلى أمير المؤمنين و عرفه بهذا المال و ما يصنع به. فمضى الخادم و عاد و هو يقول: كلها هبة منى له يفعل به ما أراد، فقال موسى عليه السلام للشيخ: إقبض جميع هذا المال، فهو هبة منى لك».
(3). از سيداى نسفى است.
برگرفته شده از
کتاب: عقل محرم راز ملكوت
نوشته: استاد حسین انصاریان
درسى از امام موسی كاظم علیه السلام
درسى از امام موسی كاظم علیه السلام
در زمان حكومت عباسيان و عصر وزارت برامكه [1]، جمعيت ايرانيان در شهر بغداد زياد شده بود. دولت در دست ايرانى ها بود و آن ها با اين كه در منطقه اى عربى زندگى مى كردند، عادات و رسومشان را تعطيل نكرده بودند. از جمله اين كه مراسم عيد نوروز را برگزار مى كردند.
منصور دوانيقى يك سال به هنگام نوروز به رسم ايرانى ها بر تخت نشست و دستور داد به بهانه تحويل سال نو به ديدارش بيايند و از وجود مبارك موسى بن جعفر، عليه السلام، نيز دعوت كرد در جلسه حاضر باشد. مطابق رسم، هركس كه به ديدار منصور مى آمد هديه اى نيز با خود مى آورد. ازاين رو، به زودى گوشه اى از كاخ او از پول و طلا و نقره و شمش و قاليچه و پارچه قيمتى و … پر شد. پس از چندى، منصور رو به حضرت موسى بن جعفر، عليه السلام، كرد و گفت: تمام اين هدايا در اختيار شماست!
در آخرين ساعات جلسه، پيرمردى وارد شد و در مقابل موسى بن جعفر زانو زد و گفت: من چيزى نداشتم به عنوان هديه براى شما بياورم، اما سه خط شعر درباره جدتان حضرت سيد الشهداء گفته ام كه اگر اجازه بدهيد برايتان بخوانم! حضرت فرمودند: بخوان! وقتى پيرمرد شعرش را خواند، اشك از ديدگان حضرت جارى شد. سپس، رو به منصور كرد و فرمود: اين هدايا را مى خواهى چه كنى؟ گفت: همه در اختيار شماست. آن گاه، حضرت به پيرمرد فرمود: همه اين هدايا از آن توست. آن ها را بردار و با خود ببر. تازه اين مزد اصلى شعر تو نيست، زيرا اجر آن را خداوند در روز قيامت به تو خواهد داد. [2]
اين وارستگى از دنياست. كسى كه خود را شيعه موسى بن جعفر، عليه السلام، مى داند بايد با خود بيانديشد كه خداوند 200 يا 300 تن گندم به من داده است. آفتاب و زمين و برف و آب و گندمش كه از خدا بوده، من تنها آن را كاشته و از آن مراقبت كرده ام، پس چرا زكاتش را ندهم؟ پس، كسى كه مى گويد پايم براى اين كار پيش نمى رود و نمى توانم، دوستى دنيا را بر دوستى با خدا ترجيح داده است. كجاى وجود اين انسان از قرآن اثر گرفته و او چگونه ادعا مى كند شيعه موسى بن جعفر است؟
انسان مؤمن بايد همه وجودش از قرآن اثر بردارد. اين هم به دست نمى آيد مگر اين كه انسان اين اثربردارى را با تمرين و تامل در خود تقويت كند. يعنى وقتى آيه زكات را شنيد به آن عمل كند. بدين ترتيب، پرداخت زكات سال آينده براى او آسان مى شود و پرداخت زكات سال سوم آسان تر.
انسان نفس خود را به هر طرف كه سوق بدهد در همان جهت باقى خواهد ماند، اما خدا نكند نفس مهار خود را به گردن آدمى بيندازد و او به انسان جهت بدهد. زيرا نفس به آسانى انسان را به بخل و حرص و رابطه نامشروع و قمار و شراب مى كشد و به دام مى اندازد. به قول شاعر:
نفس سركش ملك تن را مى دهد آخر به باد
حاكم ظالم ديار خويش ويران مى كند. [3]
پی نوشت ها:
(1). برامكه، خاندانى ايرانى كه اجداد آنان عنوان برمك داشتند و نخستين وزيران معتبر خلفاى عباسى از اين خاندان برخاستند. اولين عضو مهم اين خاندان يحيى بن خالد بن برمك (ف. 190 ق) است كه در دربار عباسى عهده دار حكومت و وزارت بود.
پسر ارشدش فضل (148- 187 ق) حكومت ايالات جبال، طبرستان، دماوند، كومش و غيره، و مدتى هم حكومت ارمنستان و آذربايجان و نيز خراسان را داشت. او فتوحات چندى كرد و مساجد و رباطها ساخت.
برادر وى جعفر (حدود 150- 187 ق) داراى خطى خوش و بيانى فصيح و در احكام نجوم مطلع بود. هارون بدو توجه و اقبالى تمام داشت و او را به حكومت ايالات متعدد منصوب ساخت، و وى آن ها را توسط نمايندگان خود اداره مى كرد.
هارون خواهر خود عباسه را نيز بدو تزويج كرد. مقدمات سقوط اين خاندان از مدت ها طرح مى شد و براى آن علل مختلف ذكر كرده اند. جعفر در صفر 187 ق به امر خليفه كشته شد، و كمى بعد يحيى و سه پسر ديگرش توقيف شدند و اموال آنان مصادره گرديد. از سرنوشت موسى و محمد برادران جعفر نيز اطلاعى در دست نيست. ر ك:
فرهنگ معين، ج 5، ذيل مدخل برامكه.
(2). مناقب، ابن شهر آشوب، ج 3، ص 433؛ نيز در مستدرك الوسائل، ميرزا نورى، ج 10، ص 386 (به نقل از كتاب مناقب): «حكى أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر عليهما السلام بالجلوس للتهنئة فى يوم النيروز، و قبض ما يحمل إليه، فقال عليه السلام: إنى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله، فلم أجد لهذا العيد خبرا، و أنه سنة للفرس و محاها الاسلام، و معاذ اللّه أن نحيى ما محاه إلاسلام.
فقال المنصور: إنما نفعل هذا سياسة للجند، فسألتك باللّه العظيم الاجلست. فجلس و دخلت عليه الملوك و الامراء و الاجناد يهنئونه، و يحملون إليه الهدايا و التحف، و على رأسه خادم المنصور يحصى ما يحمل، فدخل فى آخر الناس رجل شيخ كبير السن، فقال له: يابن بنت رسول اللّه، إننى رجل صعلوك لا مال لى اتحفك، و لكن اتحفك بثلاث أبيات قالها جدى فى جدك الحسين بن على عليهما السلام: «عجبت لمصقول علاك فرنده* يوم الهياج و قد علاك غبار/ و لا سهم نفذتك دون حرائر* يدعون جدك و الدموع غزار/ الا تقضقت السهام و عاقها* عن جسمك الاجلال و الاكبار.
قال عليه السلام: قبلت هديتك اجلس بارك اللّه فيك. و رفع رأسه إلى الخادم و قال:
امض إلى أمير المؤمنين و عرفه بهذا المال و ما يصنع به. فمضى الخادم و عاد و هو يقول: كلها هبة منى له يفعل به ما أراد، فقال موسى عليه السلام للشيخ: إقبض جميع هذا المال، فهو هبة منى لك».
(3). از سيداى نسفى است.
برگرفته شده از
کتاب: عقل محرم راز ملكوت
نوشته: استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان
امامت
امام صادق
نوروز
شعر
هدیه
پیرمرد
آخرین مطالب
فضایل و مناقب امام موسی بن جعفر (ع)
غدیر در کلام قرآن کريم
غدیر از نگاه چهارده معصوم
نتایج پیروی از امام هدایت
نقش غدیر در هدایت بشر
واکاوی دلایل کتمان حدیث غدیر از سوی برخی صحابه
اولین مخالف غدیر چگونه عذاب شد؟
دو شاخصه برای پیروان مولای غدیر !
شهادت علمای اهل سنت به صحت سند حدیث غدیر
روز تاریخی غدیر
بیشترین بازدید این مجموعه
آداب ورود و خروج منزل
نظر امام رضا(ع) درباره ازدواج موقت متأهلها
این رفتارها روزی تان را زیاد می کند
یک آیه و این همه معجزه !!
توبه ی این گناه خیلی سخت است
شاه کلید آیت الله نخودکی برای یک جوان!
حاجت خود را جز نزد سه نفر نگو!
رفع گرفتاری با توسل به امام رضا (ع)
معناى همكفو بودن در ازدواج
گناهان کبیره از نگاه امام صادق(ع)
جهت دریافت آخرین مطالب سایت ایمیل خود را وارد نمایید
عضویت در خبرنامه
پربازدیدترین ادعیه
دعای توسل
پر بازدید ترین مطالب روز
طلبه ای که به لوستر های حرم امیر المومنین اعتراض داشت.
حاجت خود را جز نزد سه نفر نگو!
داستانى عجيب از برزخ مردگان
شاه کلید آیت الله نخودکی برای یک جوان!
یک آیه و این همه معجزه !!
معنای غدیر چیست؟ و چرا عید غدیر خم به این نام خوانده شده است؟
نظر امام رضا(ع) درباره ازدواج موقت متأهلها
پر بازدید ترین مطالب سال
حاجت خود را جز نزد سه نفر نگو!
داستانى عجيب از برزخ مردگان
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب
شاه کلید آیت الله نخودکی برای یک جوان!
چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از …
نظر امام رضا(ع) درباره ازدواج موقت متأهلها
طلبه ای که به لوستر های حرم امیر المومنین …
یک آیه و این همه معجزه !!
حکایت خدمت به پدر و مادر
رفع گرفتاری با توسل به امام رضا (ع)
پر بازدید ترین مطالب ماه
معنای غدیر چیست؟ و چرا عید غدیر خم به این نام …
متن کامل خطبه غدیر خم با ترجمه فارسی
رضايت و خشنودي خدا در چیست و چگونه خداوند از …
توبه جوانی که خیاط زنانه بود
این رفتارها روزی تان را زیاد می کند
واقعه غدیر خم
فلسفه نماز چیست و ما چرا نماز می خوانیم؟ (پاسخ …
سرانجام كسي كه نماز نخواند چه مي شود و مجازات …
اولین مخالف غدیر چگونه عذاب شد؟
مراسم شهادت امام هادی (علیه السلام) در بیت آیت …
پر بازدید ترین مطالب روز
حکایت عیدی روز عید غدیر
مرگ و عالم آخرت
توبه ی این گناه خیلی سخت است
حكايت سه مرد گنهكار در قرآن
آيا فكر گناه كردن هم گناه محسوب مي گردد، عواقب …
ماجرای ولادت امام موسی کاظم علیه السلام
داستانى شگفت از مبارزه با نفس
چرا باید حجاب داشته باشیم؟
رفیق صمیمی امام حسین (ع)
آداب ورود و خروج منزل
ارتباط با ما | تقویم و اوقات شرعی | درباره ما | خبرنامه
Copyright © 2003 - 2018 ERFAN.IR
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت استاد حسین انصاریان ، موسسه فرهنگی دارالعرفان
تلفن : 37735357-025 پست الکترونیک : info@erfan.ir
www.Erfan.ir