بصیرت و انتظار فرج
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلاَمُ عَلَى مُحْیِی الْمُؤْمِنِینَ وَ مُبِیرِ الْكَافِرِینَ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ
السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ
السَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِیَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِیَاءِ
السَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
السَّلاَمُ عَلَى السَّیْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ وَ النُّورِ الْبَاهِرِ
السَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ التَّمَامِ
السَّلاَمُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّام
سلام ما بر زنده كنندهی اهل ایمان و هلاك كنندهی كافران. سلام بر مهدى امتها و جامع تمام كلمات وحىِ الهى. سلام بر عزّتبخش دوستان خدا و ذلیلكنندهی دشمنان خدا. سلام بر وارث انبیاء الهى و بر خاتم اوصیاء پیغمبران. سلام بر قائم منتظَرِ خلق و عدل مشهور. سلام بر شمشیر كشیده و بر ماه تابان و نور درخشان. سلام بر آفتاب شام ظلمانى و ماه تمام. سلام بر بهار روزگاران و شادى بخش ایام.
همه میدانیم امام زمان(عج) حجت خداوند در عالماند تا انسانها انسانى را از جنس خود که نمونهی کاملِ صعود انسانی است ببینند و از قرب الهی باز نمانند و وسعت خود را بشناسند که چگونه میشود انسان در دریاى بیكران لطف الهی تا اوج مقام قربِ ولایت سیر کند و خاتم ولایت گردد، همچنانكه پیامبر خدا(ص) خاتم نبوت شدند.
این مسئله را نباید ساده گرفت كه چگونه یک انسان- نه یك مَلك- تکویناً در مقام ختم ولایت قرار میگیرد و چگونه او به عنوان حجت الهی نمایانندهی مسیر انسانها میشود. امام نشانهی کامل دینداری است كه خداوند به عنوان حجّت به ما نشان مى دهد تا هرکس امیدوار باشد که میتواند از دریافت شعور خدادادى و علم لدنّی بهرهمند گردد. امام کمک میکنند تا سایر انسانها بدانند این راه بسته نیست، باید قلب را طالب این نحوه از علوم نمود و جهت جان را براى طلب این نوع شعور بهطرف حقّ انداخت و در ذیل نور امام به مقصد رسید.
امام زمان(عج) حجّت خداست تا سایر انسانها ملاحظه کنند چگونه یك انسان ظرفیت آن را دارد که با خدا آنچنان ارتباطى داشته باشد كه نه تنها خودش خلوتنشین اُنس با خدا باشد، بلكه بقیّه را نیز با نظر مباركش، در آن اُنس و خلوتِ متعالى وارد نماید.
نشاط حقیقی هرکس به اُنس با خدا است و استراحت حقیقى روح در چنین اُنسی نهفته است و حجت خدا راهی است تا انسان بداند براى اُنس با خدا تا كجا وسعت دارد و چگونه میتوان با تأسی به راه و رسم امام به آن اُنس رسید. زیرا امام در مقام عبودیت محض و اُنس محض قرار دارند و صورت فعلیتِ کامل بندگی خدا میباشند و بههمین جهت میفهمیم تأسی به راه و رسم امام راه ورود به آنچنان اُنسى است که امام صاحب اصلی آن است. درس و بحث و کتاب مى تواند مُعِدّ باشد ولى راه اصلی جهت اُنس با خدا تأسی به راه و رسم امام است. خلوص و صفا و عبودیّت، قلب را براى حاکمیت فرمان خدا آماده میکند ولی نمونهی خلوص ورزیدن و بندگیکردن را حجّت خدا نمایان میکند و بههمین جهت خداوند به رسول خود در سفر معراجی حجتهای خود را معرّفی میکند و میفرماید: «یَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِیَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَصْفِیَائِی وَ حُجَجِی بَعْدَكَ عَلَى بَرِیَّتِی » ای محمّد این دوازده نور، اولیاء و اوصیاء و اصفیاء و حجّت من بعد از تو بر خلقم هستند.
منبع:بصیرت وانتظار فرج، اصغر طاهرزاده