معنای واژه ی علم در قرآن
علم: دانستن. دانش. قد علم كل أنٰاس مشربهم بقره: ۶۰. هر گروه محل آبخوردن خود را دانستند قٰالوا سبحٰانك لٰا علم لنٰا إلٰا مٰا علمتنٰا بقره: ۳۲. علم گاهي بمعني اظهار و روشن كردن آيد مثل ثم بعثنٰاهم لنعلم أي الحزبين أحصيٰ لمٰا لبثوا أمدا كهف: ۱۲. پيداست كه خدا پيش از بر انگيختن اصحاب كهف ميدانست كدام گروه از آنها مدت توقف خود را بهتر ميدانند و بعثت آنها براي اظهار و روشن كردن آن بود.
قاموس قرآن، ج ۵، ص: ۳۳
طبرسي ذيل آيۀ ۱۴۰ از آل عمران و ليعلم اللٰه الذين آمنوا … فرموده خدا قبل از اظهار ميداند كه آنها از حيث ايمان متمايز ميشوند و پس از اظهار ميداند كه متمايزاند پس تغيير در معلوم است نه در علم. و بقولي معني آنست: تا خدا معلوم را ظاهر سازد. در الميزان ذيل لنعلم أي الحزبين فرموده: مراد علم فعلي است و آن ظهور شي ء و حضورش بوجود خاص نزد خداست، علم بدين معني در قرآن زياد است مثل و ليعلم اللٰه من ينصره و رسله
بالغيب حديد: ۲۵. ليعلم أن قد أبلغوا رسٰالٰات ربهم جن: ۲۸. علي هذا همۀ آيات كه در اين سياق اند مراد از علم در آنها اظهار است. علم گاهي بمعني دليل و حجت آيد مثل قٰالوا اتخذ اللٰه ولدا. مٰا لهم به من علم و لٰا لآبٰائهم كهف: ۴ و ۵. يعني دليلي باين گفته ندارند و من النٰاس من يجٰادل في اللٰه بغير علم حج: ۳. يعني بغير دليل مجادله ميكند و إن جٰاهدٰاك عليٰ أن تشرك بي مٰا ليس لك به علم فلٰا تطعهمٰا لقمان: ۱۵. و خرقوا له بنين و بنٰات بغير علم انعام: ۱۰۰. دليل اينكه علم در اين آيات بمعني دليل و برهان است اولا لسان خود آيات است كه علم بمعني دانستن جور در نميايد. ثانيا لفظ سلطان است كه در نظير اين آيات آمده است مثل قٰالوا اتخذ اللٰه ولدا … إن عندكم من سلطٰان بهٰذٰا يونس: ۶۸. يعني دليلي بر اين گفته نداريد. و إنه لعلم للسٰاعة فلٰا تمترن بهٰا و اتبعون … زخرف: ۶۱. ضمير إنه راجع بعيسي عليه السلام است در معني آيه گفته اند: چون آنحضرت بدون پدر بدنيا آمده اين نشانۀ آنست كه در آفريده شدن روز قيامت احتياجي بوجود پدر نيست و انسان از زمين كه بحكم مادر است ميرويد علي هذا وجود عيسي يكي از نشانهها و شواهد
قاموس قرآن، ج ۵، ص: ۳۴
قيامت است. عٰالم الغيب و الشهٰادة از اسماء حسني است و آن يازده مرتبه بلفظ فوق و دو دفعه بلفظ عٰالم الغيب در قرآن مجيد آمده است عٰالم الغيب و الشهٰادة الكبير المتعٰال رعد: ۹. عٰالم الغيب فلٰا يظهر عليٰ غيبه أحدا جن: ۲۶. عليم: بسيار دانا. صيغۀ مبالغه
است در مجمع از سيبويه نقل كرده: چون ارادۀ مبالغه كنند بجاي فاعل فعيل گويند مثل عليم و رحيم. سبحٰانك لٰا علم لنٰا إلٰا مٰا علمتنٰا إنك أنت العليم الحكيم بقره: ۳۲. اين كلمه صدو شصت و دو بار در كلام الله آمده است صدو پنجاه و شش بار دربارۀ خدا و هشت بار دربارۀ ديگران مثل يأتوك بكل سٰاحر عليم اعراف: ۱۱۲. قٰال اجعلني عليٰ خزٰائن الأرض إني حفيظ عليم يوسف: ۵۵. ايضا يونس: ۷۹- يوسف: ۷۶- حجر: ۵۳- شعراء: ۳۴ و ۳۷- ذاريات: ۲۸. علام: بسيار دانا. صيغۀ مبالغه است إنك أنت علٰام الغيوب مائده: ۱۰۹. و آن چهار بار و همه بصورت علٰام الغيوب در قرآن آمده است مائده: ۱۰۹ و ۱۱۶- توبه: ۷۸- سباء: ۴۸.
علم: ؛ ج ۵، ص: ۳۴
[قاموس قران -تاليف علي اكبر قرشي. مشخصات نشر: تهران: دارالكتب الاسلاميه، : ؛ ج ۵، ص: ۳۲ - صفحه۱۴۶۵]