من بهترین شریک هستم!
من بهترين شريك هستم!
فرض كن دوستى دارى كه به تو و برادرت علاقه زيادى دارد.
روزى تو با برادرت به ديدن او مى روى و او رو به شما مى كند و مى گويد: «من اين صد ميليون را به تو و برادرت مى بخشم».
حالا سؤال من اين است تو در اين صورت چه مى كنى؟
خوب، معلوم است كه اين پول را به صورت مساوى بين خود و برادرت تقسيم مى كنى، پنجاه ميليون براى خودت، پنجاه ميليون براى برادرت.
آرى، شما در اين پول با هم شريك هستيد، پس بايد به طور مساوى ميان شما تقسيم شود.
اما اگر برادر تو بگويد كه من اين پول را نمى خواهم، همه پول براى تو باشد، چقدر خوشحال مى شوى!
اين چه شريك خوبى است كه از سهم خود مى گذرد.
حيف كه همه اين حرفها در دنياى خيال است، كجا مى توان چنين شريكى پيدا كرد؟
اگر شما به من بگويى كه آيا شما خودت چنين شريكى سراغ داريد، جواب من مثبت خواهد بود.
حتما مى گويى اين چه انسان خوبى است كه همه سهم خود را به شريكش واگذار مى كند.
اما آن كسى كه من در مورد او سخن مى گويم انسان نيست.
او
خداى من و تو است.
آرى، خدا يك چنين اخلاقى دارد كه هر گاه او را با كسى شريك كنند همه سهم خود را به شريكش مى بخشد.
دوست من! وقتى تو كار خوبى انجام مى دهى ولى در اين كار مردم و خدا (هر دو) را در نظر مى آورى، يعنى اين كار را هم براى خدا و هم براى مردم انجام مى دهى تا هم خدا به تو ثواب دهد و هم مردم از تو تعريف كنند، پس تو در اين كار خدا و مردم را شريك كرده اى.
اما خدا سهم خودش را به مردم مى بخشد!
اين اخلاق خدا است، روز قيامت كه تو در برابر او مى ايستى و توقع دارى به تو پاداش بدهد به تو مى گويد:
«تو آن كار را براى من و براى مردم انجام دادى، تو مردم را در اين كار شريك من قرار دادى، من هم سهم خودم را به مردم بخشيدم، برو از آنها پاداش خود را بگير».
آرى، خدا كارى را قبول مى كند كه فقط به خاطر او انجام شده باشد.
او كارى را كه بوى ريا و خودنمايى داشته باشد قبول نمى كند.
پس حواست باشد، نكند در كارهايى كه انجام مى دهى مردم را شريك كنى! تو بايد تلاش كنى تا همه كارهايت به خاطر خدا باشد، آنها را با اخلاص انجام بده و از ريا و خودنمايى دورى كن.
فقط در اين صورت خداوند كارهاى تو را قبول خواهد نمود.
منبع: [فقط به خاطر تو … - مهدی خدا میان آرانی،من بهترين شريك هستم! - صفحه۱۲]