بهترین دوست را برگزینید.
نشاط و شادمانی در گرو داشتن دوست خوب و هم نشینی با اوست. انسان در انس و الفت با دوست، احساس شادی میکند. پیامبر میفرماید: «بنیاد عقل، پس از ایمان به خدا، دوستی با مردم است». هر که باشد هم نشین دوستان هست در گلخن، میان بوستان جوان به طور فطری، عاشق دوستی است و بنا به خواهش دل، با یک یا چند تن از هم سالان خود عمیق ترین روابط دوستانه را برقرار میسازد. رسول خدا صلی الله علیه و آله، بهترین دوستان را کسانی میداند که آدمی را به یاد خدا و معنویت نزدیک کنند.
روزی ابن عباس از پیامبر پرسید: بهترین هم نشین کیست؟ حضرت پاسخ داد: کسی که دیدنش، شما را به یاد خدا اندازد و سخنش، بر دانش شما بیفزاید و عمل او، شما را به آخرت مشتاق کند. آن حضرت درباره ویژگیهای نیکوترین دوستان میفرماید: بهترین دوستان تو کسانی هستند که تو را بر بندگی خدا یاری کنند، از گناه و معصیت دورت سازند و تو را به گام برداشتن در مسیر رضای حق سفارش کنند. در نگاه پیامبر، مثَل هم نشین خوب، مثَل عطرفروش است که اگر از عطرش به تو ندهد، از بوی خوشش به تو میرسد و بی شک هم نشینی و نظاره رخسار چنین یاران هم دمی، فرح بخش خواهد بود. گفت حکیمی که مفرّح بود آب و میو لحن خوش و بوستان هست، ولیکن نبود نزد عقل هیچ مفرّح، چو رخ دوستان در میان دوستی ها، دوستی ثوبان مثال زدنی است. او غلام آزادشده رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و به حضرت بسیار علاقه داشت، چنان که از دوری اش بی تاب میشد. روزی در حالی که رنگش دگرگون و بدنش لاغر شده بود، خدمت پیامبر آمد. حضرت پرسید: «ثوبان! چرا رنگت دگرگون شده است؟ » ثوبان پاسخ داد: یا رسول الله! نه بیمارم و نه دردمند، بلکه هرگاه تو را نمی بینم، شوق دیدارت مرا به آمدن نزد تو برمی انگیزد. پس چون به یاد آخرت میافتم، میترسم نتوانم تو را ببینم. در آن حال، این آیه نازل شد: کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در شمار کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته است (یعنی) با پیامبران و صدیقان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو هم دمانی هستند. (نساء: ۶۹) عشق، قهار است و من، مقهور عشق چون قمر، روشن شدم از نور عشق برگ کاهم در مصاف تندباد من چه دانم تا کجا خواهم فتاد باید دوستی را زلال ساخت و بر استحکام آن افزود. با الهام از سخن پیامبر، به ده اصل تحکیم دوستی اشاره میکنیم: الف) هر دیداری را با «سلام» آغاز کنید. سلام از اسمهای الهی است و دوستی نیز در پرتو اسم و یاد او، خدایی میشود. پیامبر میفرماید: «هرکه را ملاقات کردی، به او سلام کن. خداوند بر حسنات تو میافزاید». ب) سلام را با دست دادن همراه سازید. رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: هنگامی که کسی از شما دوستش را ببیند، باید به او سلام گوید و با وی دست دهد (مصافحه کند) ؛ زیرا خداوند عزوجل فرشتگان را به این کار گرامی داشت. پس عمل فرشتگان را انجام دهید. رسول خدا صلی الله علیه و آله در دست دادن پیشی میگرفت و پس از مصافحه، دست خود را نمی کشید تا وقتی طرف مقابل، دست آن حضرت را رها میکرد. یاران هنگامی که متوجهاین سنّت پیامبر شدند، هنگام دست دادن به آن حضرت، دست خود را میکشیدند تا پیامبر به زحمت نیفتد. ج) تبسم و لبخند، خاطره انگیزترین و در عین حال، کم خرج ترین ادب دوستی است؛ پس آن را دریغ نکنید. تبسم خستگی را میزداید و عطر صفا و صمیمیت را در گلشن دوستی میپراکند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله همواره با لبخندی دل نشین با دوستانش دیدار میکرد و به یارانش نیز سفارش میفرمود: «با رویی متبسم و گشاده دوست خود را ملاقات کنید». آن حضرت، چنین خوش رویی را اوج محبت و صفای دوستی میدانست. د) از شرایط و مقدمات دوستی، آشنایی با نام و نسب، زادگاه و محل زندگی دوست است. رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: در هنگام دوستی باید از نام دوست، نام پدر، خاندان و خانه او جویا شد؛ زیرا از لازمههای دوستی است و نشان از صفای آن دارد. ه) دوستی تان را اظهار کنید. ابراز محبت نسبت به دوست و اعلام آن، دوستی را استوار و پایدار میسازد. رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: هر یک از شما که برادرش را دوست دارد، به او اعلام کند؛ زیرا این کار مایه دوام الفت و استواری محبت است. و) هنگام صحبت با دوست، او را با بهترین نامهایی بخوانید که خود میپسندد. رسول خدا صلی الله علیه و آله رعایت این ادب را سبب ایجاد صفا و جاودانگی دوستی میدانست. ز) برای دوستتان به ویژه هنگام درماندگی وی، یار و مددکاری سودمند باشید. همانا لطف دوستی، در گرو خدمت و یاری به دوست، در زمان رو آوردن ناملایمات و سختی هاست. رسول خدا صلی الله علیه و آله، محبوب ترین مردم را نزد خدا سودمندترین آنان معرفی میکرد. دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادرخواندگی دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی سعدی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: اگر کسی درصدد برآوردن نیاز دوستش باشد، خداوند حاجتش را برمی آورد. اگر کسی گرهی از (مشکلات) مسلمانی بگشاید، خداوند به موجب آن، گرهی از گرههای روز قیامت را برایش میگشاید. دوستان را به گاه سود و زیان بتوان دید و آزمود توان ح) خیرخواه دوستتان باشید. صداقت در رفاقت، با تذکر ضعفها و کاستیهای یکدیگر ثابت میشود و دست آورد دوستی صادقانه، تکامل است که با تذکر و راهنمایی دو دوست تحقق مییابد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله مثَل دو دوست مؤمن را همچون دو کف دست میداند که یکی از آنها، دیگری را تمیز میکند. ایشان درباره رابطه دو دوست با یکدیگر، چنین میفرماید: «لِیَنْصَحَ الرَّجُلُ مِنْکُمْ اَخاهُ کَنَصیحَتِهِ لِنَفْسِهِ؛ انسان باید دوست دینی خود را نصیحت کند، همان گونه که خیر خود را میخواهد». دوست آن است که معایب دوست همچو آیینه، روبه رو گوید امیرخسرو دهلوی دوست، آبرو و زینت دوست را آبرو و زینت خود و عیب او را عیب خود میداند. ازاین رو، همواره درصدد اصلاح عیب خود و دوستش خواهد بود. در غیر این صورت، اگر او روش ناپسند دوست خود را اصلاح نکند و با وجود توانایی، او را باز نگرداند، در حق وی خیانت کرده است. ط) در همه حال از احوال دوست خود جویا شوید و به دیدار او بروید؛ چرا که «دیدار دوست، بذر محبت را [در دل ]می نشاند». سیره و منش رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز بر دل جویی از دوستان استوار بود. آنحضرت اگر سه روز دوستان خود را نمی دید، از آنان سراغ میگرفت و دعوتشان میکرد واگر از بیماری آنان آگاه میشد، به عیادتشان میشتافت. لطف پیامبر گاه شامل دوست داران غیر مسلمانش نیز میشد. جوانی از یهودیان مدینه، پیامبر اسلام را بسیار دوست میداشت و پیوسته خدمت حضرت میآمد و با ایشان بسیار صمیمی شده بود. بارها بود که حضرت او را در پی کاری میفرستاد و او نیز گاه برای پیامبر نامه مینوشت. چند روزی گذشت و از جوان خبری نشد. حضرت از حال او پرسید. کسی گفت: بیمار است و امروز در حال جان دادن بود؛ اگر تاکنون نمرده باشد! پیامبر برخاست و با جمعی از اصحاب به عیادتش رفت. جوان را دید که زبانش بسته شده است و توان سخن گفتن ندارد. حضرت او را صدا زد. به برکت کلام پیامبر، جوان به سخن آمد و گفت: لبیک یا ابا القاسم! حضرت فرمود: «بگو اشهد ان لااله الااللّه و اشهد ان محمدا رسول اللّه ». جوان نگاهی به پدر کرد و چیزی نگفت. حضرت بار دوم و سوم سخن خود را تکرار فرمود و جوان نیز هر بار به پدر نگاه میکرد؛ تا آنکه پدر گفت: تو خود میدانی، اگر میخواهی بگو! جوان لب باز کرد و گفت: اشهد ان لااله الا اللّه و انک محمد رسول اللّه. سپس جان سپرد. پیامبر به یاران خود، دستور غسل و کفن جوان را داد و چنین بیان داشت: «سپاس خداوندی را که امروز یک نفر را به وسیله من از آتش نجات بخشید». پیامبر گرامی اسلام مرز دیدارهای دوستانه را یک روز در میان مشخص فرموده و این مقدار را سبب افزایش محبت خوانده است؛ زیرا دیدارهای پی درپی، از اشتیاقمی کاهد و رنجش و خستگی در پی خواهد داشت. پس صلؤ یارانِ ره، لازم شمار هر که باشد، گر پیاده، گر سوار مولوی ی) به یکدیگر هدیه دهید. هدیه و بخشش، نهال دوستی را در دل مینشاند و وسیله ای برای افزایش محبت است. پیامبر خدا، هدیه را میپذیرفت و در برابر آن، پاداش میداد. حضرت در این باره میفرماید: «تهادَوْا فَاِنَّها تَذهَبُ بِالْضَّغَائِنِ؛ به همدیگر هدیه دهید که هدیه، کینهها را از بین میبرد». منبع: محمدباقر پورامینی،پیامبر و جوان امروز، تهیه شده در مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما. قم: کتاب طه، ۱۳۸۸،ص۶۵