شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
شرح دعای روز دوم
بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِكَ وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِك ونَقماتِكَ ووفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِكَ برحْمَتِكَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.
خدایا نزدیك كن مرا در این ماه به سوى خوشنودیت وبركنارم دار در آن از خشم وانتقامت وتوفیق ده مرا در آن براى خواندن آیات قرآن به رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان…
**************
خدایا! مرا در چنین روزی به آن چه موجب رضای توست، نزدیک گردان. در این فراز، خشنودی و غضب خداوند متعال، معیار و ملاک عمل و سعادت و شقاوت آدمی قرار گرفته است. پس باید دید عوامل ایجاد رضایت معبود چیست؟ از اعمالی که میتوان به عنوان عوامل رضایت خداوند برشمرد، عمل صالح، حق طلبی، ایثار، اخلاص، انفاق، صدقه، طاعت و عبادت است. خشم او نیز با اعمالی هم چون نافرمانی، کینه توزی، بدخواهی، سوء نیت، حسد، غیبت، احتکار، زراندوزی، گران فروشی، کم کاری، حرام خواری، ستم و حق کشی پدیدار میشود.
قرآن کریم در آیه ی ۱۶ سوره ی مائده به کسانی که در راه به دست آوردن رضای خدا گام بر میدارند، نوید میدهد که در پرتو قرآن، سه نعمت بزرگ به آنان داده میشود:
۱. هدایت به جادههای سلامت؛ سلامت فرد، سلامت اجتماع، سلامت روح و جان، سلامت خانواده و سلامت اخلاق.
۲. رهایی از ظلمتهای کفر و بی دینی و رسیدن نور ایمان.
۳. هدایت به جاده ی مستقیم زندگی. از نظر اسلام، نعمتی از این بالاتر نیست که معبود، مولا و خالق انسان، از او خشنود باشد، به همین دلیل در آیه ی ۱۱۹ سوره ی مائده، پس از آن که نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان میکند، میفرماید: رَضِیَ اللّهُ عَنْهُم و رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفُوزُ العَظیم؛ خداوند از آنان، خشنود و آنان نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است.
البته باید دانست که مقام رضایت پروردگار را درجه و جایگاه خاصی است که هر کسی، توان دسترسی به آن را ندارد. خداوند متعال در قرآن کریم درباره ی این مقام رفیع میفرماید: وَ رِضْوانُ مِنَ اللّهِ اَکْبَر رضایت و خشنودی خدا که نصیب مؤمنان راستین میشود، از همه برتر و بزرگ تر است. [۱] هیچ کس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که آدمی هنگام خشنودی خداوند، به دست میآورد، توصیف کند. به گفته ی بعضی مفسران، حتی گوشه ای از این لذت روحانی از همه ی بهشت و نعمتها و مواهب گوناگون و بی پایانش، برتر و بالاتر است. خشنودی خالق و معبود، در گروی زیر پا نهادن بسیاری از هوسها و گذشتن از خواستههای نفسانی است و این طریق، سالکی را میطلبد که آماده ی محاسبه، مراقبه و ریاضتهای طولانی و شرعی باشد.
روزه داری در روزهای طولانی و گرم، پرهیز از خوردن و آشامیدن، چشم پوشی از لذتهای حلال، برخاستن از خواب شیرین سحرگاهان و وضو ساختن برای مناجات با خداوند، کار ساده ای نیست. این کار به تحمل دشواریها و برخورداری از توفیق الهی بستگی دارد. آمادگی برای جهاد، دوری از کانون گرم خانواده، پذیرفتن آسیبهای جسمانی و توفیق شهادت نیز نیازمند ایثار، شجاعت، از خودگذشتگی و عبودیت مطلق است. اکنون که به دنبال طلب رضای وی هستیم، باید کمر همّت ببندیم و از خداوند در این راه مدد بجوییم و برای تحقق این هدف متعالی از هیچ سرزنشی نهراسیم. قرآن کریم درباره ی آنان که رضایت خدا را به دست آورده اند، میفرماید: یُجاهِدُون فی سَبیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم؛ در ره خدا میجنگند و از سرزنش کنندگان نسبت به راه خدا هراسی ندارند. [۲] آری، انجام یک کار کوچک که برای خدا انجام میشود، بسیار پربرکت است. میبینیم که حضرت موسی (ع)، یک دلو آب از چاه کشید و انگیزه ای جز جلب رضای حق نداشت. با این حال این کار کوچک، بسیار پربرکت بود؛ زیرا همان کار سبب شد که به خانه ی حضرت شعیب (ع) پیامبر بزرگ خدا راه پیدا کند، از غربت رهایی یابد و به پناهگاهی مطمئن برسد. این گونه بود که همسری پاک دامن نصیب او شد و از همه مهم تر این که در مکتب انسان ساز پیر روشن ضمیری چون شعیب، آموزش دید و برای دریافت وحی آمادگی پیدا کرد.
در فراز دوم این دعای روح بخش میخوانیم: خدایا! از خشم و انتقام خود، دورم ساز. نافرمانی و کردار زشت بندگان سبب نزول غضب و سخط الهی است. غضب الهی در مرتبه ی نخست به صورت اخطارها و هشدارهایی به انسان است تا او را به خود آورد. اگر متنبّه نشد، عذاب خداوند نازل میشود. غضب خداوند، گاهی به صورت اجتماعی و عذاب همگانی است مانند عذاب قوم عاد و ثمود که همگی به یک باره از بین رفتند. گاهی نیز عذاب فردی است.
برای نمونه، فرد به مرگ ناگهانی و برخی حوادث دیگر دچار میشود. یا این که برخی توفیقهای معنوی مانند راز و نیاز با خدا، اقامه ی نماز شب و انجام اعمال صالح از انسان سلب میشود. بزرگ ترین عذاب برای بنده ی مؤمن، دوری از قرب حق است که خود، سرچشمه ی همه ی بدبختیها و گرفتاریها خواهد بود. در دعای کمیل درباره ی غضب الهی میخوانیم: آسمانها و زمین طاقت تحمل غضب تو را ندارند. پس من چگونه عذاب تو را تحمل کنم؟! باید دانست ارتکاب گناه در اجتماع، آثار شومی در پی دارد.
فساد و تباهی موجود در میان جوانان و نوجوانان جامعه که به وسیله ی نوارهای مبتذل ویدئویی، عکسها و فیلمهای ناسالم، شرکت در مجالس نامشروع و جشنهای آن چنانی و… شایع شده است، نتیجه ی کردار خود ماست. آنان که از غضب الهی میهراسند، میکوشند با تمام توان در برابر گرایش به گناه مبارزه کنند. در روایتی است که امام باقر (ع) میفرماید: زنی بدکاره برای آلوده کردن شماری از جوانان بنی اسراییل فعالیت میکرد. زیبایی زن آن چنان خیره کننده بود که گروهی از جوانان گفتند: اگر فلان عابد، او را ببیند، تسلیم میشود! زن، سخنان آنان را شنید و گفت: به خدا سوگند! به خانه نمی روم، مگر این که آن عابد را گرفتار بند شهوت و گناه کنم. زن شب هنگام به خانه ی عابد رفت. در زد و گفت: مرا راه بده. عابد از پذیرفتن او خودداری کرد. زن فریاد برآورد و گفت: گروهی از مردان هرزه در پی من هستند. اگر مرا نپذیری، کارم به رسوایی میکشد. عابد چون این سخن را شنید، در را باز کرد.
هنگامی که زن وارد خانه شد، لباس هایش را از بدن درآورد. جمال زن، عابد را مسحور خود کرد. عابد بی اختیار به سوی بدن زن، دست دراز کرد، ولی ناگاه دست خود را کشید و در برابر آتشی که زیر دیگ روشن بود، قرار داد. زن به او گفت: خشکی و دریا میشود. [۳] در فراز آخر از این دعا میخوانیم: خدایا! مرا در خواندن آیات قرآنت توفیق ده، ای مهربان ترین مهربان! همان گونه که طبیعت برای خود بهاری دارد، ماه مبارک رمضان نیز بهار قرآن است.
در چنین ماهی شکوفایی معنویت به برکت روزه ی روزه داران، سبب ایجاد ارتباط خدا با بنده و بنده با خدا میشود. قرآن خواندن، دست یابی به سخنان وحی الهی و سخن گفتن معبود با عبد است که نورانی شدن قلب و آگاهی و دوری انسان از گناه را در پی دارد. در اهمیت قرآن خواندن همین بس که ائمه (ع) در ماه مبارک رمضان، بارها قرآن ختم میکردند و در ماههای دیگر نیز بر این عمل مداومت داشتند. قرآن دربر دارنده ی همه ی ارزش ها، نمودار حیات انسان و ریسمانی است الهی که باید به آن تمسک جست. عزّت مسلمانان در سایه ی قرآن و عترت (ع) فراهم میشود. و نتیجه ی دوری از قرآن و عترت (ع) ذلّت و خواری خواهد بود.
امیرالمؤمنین علی (ع) درباره ی پرهیزگاران میفرماید: آنان شب هنگام به پا میخیزند و قرآن را شمرده و با اندیشه تلاوت میکنند. جان خویش را با آن در غمی دل پذیر فرو میبرند و داروی درد خود را در آن میجویند. هرگاه به آیه ای که در آن تشویق است، برخورد کنند، به آن دل میبندند؛ چشم جان شان با شوق تمام در آن خیره میشود و آن را نصب العین خود میسازند. هرگاه به آیه ای برسند که در آن، تخویف و انذار باشد، گوش دل به آن فرا میدهند؛ گویا صدای نالهها و به هم خوردن زبانههای آتش مهیب جهنم در گوش شان طنین انداز است. [۴] امام صادق (ع) میفرمایند: سه دسته به خدا شکایت میکنند: مسجد خرابی که در آن، اهلش نماز نمی خوانند. دانشمندی که بین نادانان قرار گرفته است و قرآن رها شده ای که غبار روی آن را پوشانده است و خوانده نمی شود. [۵]
علی (ع) درباره ی برکتهای قرآن میفرماید: قرآن را فرا بگیرید؛ که بحق نیکوترین گفتار است. آن را بفهمید، که بهار دل هاست. از نورش شفا بخواهید؛ که علاج درد سینه هاست. آن را بخوانید و به آن عمل کنید؛ که پرسودترین داستان هاست. [۶]
امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) نقل میکند: خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا یاد گردد، برکتش افزون خواهد شد. فرشتگان در آن حضور مییابند و شیاطین از آن میگریزند و برای اهل آسمانها میدرخشد همان گونه که ستاره ی درخشان برای اهل زمین میدرخشد. امّا برعکس، برکت خانه ای که تلاوت قرآن و ذکر خدا در آن نیست، کم خواهد بود. فرشتگان از آن میگریزند و شیاطین در آن آشیانه میکنند. [۷]
آداب قرآن خواندن: عارف بزرگ، فیض کاشانی از غزالی نقل میکند که قاری قرآن باید به ده حقیقت توجه داشته باشد:
۱. باید بفهمد که با کلام چه کسی روبه روست و با نزول قرآن مجید، چه عنایت و لطفی به او شده است.
۲. توجه به عظمت متکلم، داشته باشد؛ زیرا وجود مقدس او، آفریننده ی همه ی هستی است و هستی با همه ی عظمتش، در برابر او نقطه ای بیش نیست.
۳. با حضور قلب و توجه کامل به قرآن و مفاهیم ملکوتی و آسمانی آن، از حدیث نفس دوری جوید.
۴. در آیات و کلمات، تدبّر و موشکافی کند.
۵ .با عمق جان، واقعیتهای قرآن به ویژه احوال انبیا، صلحا، راست گویان، مؤمنین و احوال معاندان و مستکبران و دروغ گویان را درک کند.
۶. عقل، نفس، فهم و قلب خود را از موانع فهم کتاب، تهی سازد.
۷. به کار بردن تخصیص، یعنی باید بیاندیشید که قرآن کریم با همه ی اوامر و نواهی آن درباره ی شخص او نازل شده و مقصودی جز او نبوده است.
۸. تأثر داشتن؛ اثر گرفتن قلب از واقعیتها و حقایقی است که قرآن، به آن اشاره دارد.
۹. ترقّی، منظور آن است که قرن را از زبان صاحب آن بشنود، لذا از جانب زبان و صوت خودش. هم چنین هنگام قرائت باید به حال ابتهال و تضرع و سؤال باشد.
۱۰. تبرّی؛ مقصود از آن، تحقق به حقیقتت «لا حول و لا قوة الّا باللّه» است و این که هرگاه آیات مربوط به شایستگان را خواند، خود را در شمار آنان نداند و چون آیه ای خواند، درباره ی مجرمان و گنه کاران خود را از گروه آنان بشمارد.
سپس در پیشگاه الهی، سر عجز و تقصیر و نیاز فرود آورد. هرچند قرآن کریم، برای هدایت عموم است، امّا افراد زیادی بودند که قرآن را از لبهای مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میشنیدند و این آب زلال حقیقت را در سرچشمه ی وحی میدیدند، امّا به دلیل آلودگی به تعصب، عناد و لجاجت، کم ترین بهره ای از آن نگرفتند. با این حال، کسانی که اندکی خود را پاک کردند و با روح حقیقت جویی به سراغ آن آمدند، هدایت یافتند.
بنابراین، هر قدر پاکی و تقوای انسان بیشتر شود، به مفاهیم ژرف و بیشتری از قرآن مجید دست مییابد. ناگفته پیداست که شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه ی معصومین (ع) و ملایکه مقرب درگاه الهی، روشن ترین مصداق مقربان اند و حقایق قرآن را از همه بهتر درک میکنند. امید آن که ما نیز با طهارت نفس، بتوانیم از این آب زلال حقیقت، هرچه بیشتر ره توشه برگیریم[8]
. ———-
[۱]: توبه، ۷۲.
[۲]: مائده، ۵۴.
[۳]: روم، ۴۱.
[۴]: تفسیر نمونه، ج ۱۹، ص ۴۳۵
. [۵]: بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۱۹۵.
[۶]: نهج البلاغه، خطبه ی ۱۰۹.
[۷]: کافی، ج ۲، کتاب الدعاء، باب ذکرالله عزّ و جل.
[8]:راه بندگی: شرحی گذرا بر دعاهای روزانه ی ماه رمضان ، محمد نیاکان ،صفحه ۱۲]