مسئولیت پذیری
سردار شهید مهدی زین الدین
پدرش میگوید: «از همان اول نازپرورده بار نیامد. وضع مالی مان خوب نبود. از بچگی یاد گرفت که کار کند و زحمت بکشد. هم مدرسه میرفت و هم روزی چند ساعت میآمد مغازه کمک من بود. » درس هایش هم همیشه عالی بود. مادرش میگوید: «با اینکه اهل کار بود و بار خانواده را با پدرش به دوش داشت، ولی در درس خواندن هم
کم نمی گذاشت. نمره اول بود. » توی خانه هم به مادر کمک میکرد. اگر خریدی داشتند، انجام میداد. نسبت به کوچک ترین کارها احساس مسئولیت میکرد. «وقتی پدر را به خاطر پخش اعلامیه و فروش کتابهای ممنوعه، به کردستان تبعید میکنند، یک تنه هم مغازه را اداره میکرد و هم برای کنکور میخواند. وقتی نتایج کنکور آمد، همه فامیل تعجب کردند. آخه رتبه چهارم پزشکی دانشگاه شیراز را آورده بود».
[سیره پیامبرانه شهدا - سردار شهید مهدی زین الدین-رضا آبیار - صفحه ۷۱]