گناه و عدم استجابت دعا
يكى از مسائلى كه به ما سفارش شده و از عبادات محسوب مى شود، مسأله «دعا» است. خداوند تبارك و تعالى ما را به دعا امر كرده است و خود ضمانت نموده كه دعاى ما را نيز مستجاب كند: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را». «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛ «اجابت مى كنم دعاى دعاكنندگان را هنگامى كه دعا كنند».
دعا عامل رسيدن به حوايج
«دعا» علاوه بر اين كه عبادت و ذكر خداست، عاملى است براى رسيدن به حوايج و لذا در روايات ما سفارش شده است كه در حوايج خويش به درگاه خدا روى آورده و دعا كنيد. امام صادق عليه السلام فرمود: «عَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ فَإِنَّكُمْ لا تَتَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَلاتَتْرُكُوا صِغِيرِها لِصِغَرِها أَنْ تَسْئَلُوها فَاِنَّ صاحِبَ الصَّغائِرِ هُوَ صاحِبُ الْكَبائِرِ»؛ «بر شما باد به دعا كردن، زيرا هيچ چيز مثل دعا شما را به خدا نزديك نمى كند. خواسته هاى كوچك را به دليل اين كه كوچك و ناچيز است در دعا رها نكنيد (آنها را نيز از خداوند طلب كنيد) ؛ زيرا همان كسى كه صاحب امور بزرگ است، صاحب امور كوچك نيز هست». در حديث قدسى نيز وارد شده است كه خداوند تبارك و تعالى به حضرت موسى عليه السلام فرمود: «يا مُوسى سَلْنِي كُلَّ ما تَحْتاجُ اِلَيْهِ حَتّى عَلَفَ شاتِكَ وَمِلْحَ عَجينِكَ»؛
«اى موسى! هر چه نياز دارى و مورد حاجت تو است از من درخواست كن؛ حتّى علف گوسفند و نمك خميرت را». بنابراين، دعا قطع نظر از اين كه عبادت و داراى اجر و پاداش است، درخواست حوايج از خداوند تبارك و تعالى است كه خود براى اجابت آن، ضمانت كرده است.
اميرالمؤمنين عليه السلام در توصيه اى كه به فرزندش امام مجتبى عليه السلام دارد مى فرمايد: «وَاعْلَمْ أَنَّ الَّذِي بِيَدِهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَالْأَرضِ قَدْ أَذِنَ لَكَ فِي الدُّعآء وَتَكَفَّلَ لَكَ بِالْإِجابَةِ وَأَمَرَكَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِيُعْطِيَكَ… »؛ «آگاه باش! آن كسى كه خزاين آسمانها و زمين در دست اوست (خداوند تبارك و تعالى) به تو اجازه داده در پيشگاهش دعا كنى (و حوايجت را خواستار شوى) و خود نيز ضمانت كرده كه دعاى تو را اجابت كند، همو امر كرده است تا تو از او درخواست كنى و او به تو عطا نمايد».
شرايط اجابت دعا
گرچه خداوند تبارك و تعالى وعده اجابت دعا را داده است؛ امّا همان گونه كه از روايات پيشوايان دين استفاده مى شود، استجابت دعا شرايطى دارد كه در صورت حاصل شدن آن شرايط، دعا مستجاب مى شود و اگر آن شرايط حاصل نشود، دعا به اجابت نمى رسد. اكنون در صدد ذكر شرايط دعا نيستيم، اين شرايط در كتب روايى ذكر شده است، علاقه مندان مى توانند مراجعه كنند؛ ولى به طور اجمال بايد گفت: امورى وجود دارد كه در اجابت دعا كمك مى كند و امورى نيز هست كه مانع اجابت دعا مى شود. معاذ بن جبل از رسول خداصلى الله عليه وآله نقل مى كند كه حضرت فرمود: «لَوْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ لَزالَتْ لِدُعائِكُمُ الْجِبالُ»؛ «اگر خدا را آن گونه كه حقّ اوست بشناسيد، مى توانيد با دعاى خود، كوهها را از جاى خود به حركت در آوريد». از اين بيان روشن مى شود كه شناخت و معرفت خداوند در استجابت دعا، نقش بسيار مهمّى دارد. علت عدم اجابت دعا چنان كه گفتيم براى استجابت دعا شرايطى وجود دارد كه اگر آن شرايط مهيّا نشود، دعا به اجابت نمى رسد، موانعى نيز بر سر راه دعا وجود دارد كه براى رسيدن به مطلوب و بر آمدن حاجت، بايد آن موانع را نيز از بين برد. برخى از موانع اجابت دعا عبارتند از:
الف) لقمه حرام
رسول خدا فرمود: «مَن اَكَلَ لُقْمَةَ حَرامٍ لَنْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَلَمْ تَسْتَجِبْ لَهُ دَعْوَةً اَرْبَعِينَ صَباحاً… »؛ «كسى كه لقمه حرامى بخورد تا چهل شب نمازش قبول نخواهد شد و تا چهل روز دعايش مستجاب نمى شود». نيز فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُسْتَجابَ دُعائُهُ فَلْيُطِبْ مَطْعَمَهُ وَمَكْسَبَهُ»؛ «كسى كه دوست دارد دعايش مستجاب گردد، بايد خوراك و كسب خويش را پاكيزه سازد». همچنين در پاسخ كسى كه به حضرتش عرض كرد: دوست دارم دعايم مستجاب شود، فرمود: «طَهِّرْ مَأْكَلَكَ وَلاتُدْخِلْ بَطْنَكَ الْحَرامَ»؛ «خوراك خود را پاك كن و حرام را به شكم خودت داخل نكن».
ب) ظلم به بندگان خدا
امام صادق عليه السلام فرمود: «إِذا أَرادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُسْتَجابَ لَهُ فَلْيُطِبْ كَسْبَهُ وَلْيَخْرُجْ مِنْ مَظالِمِ النّاسِ، وَإِنَّ اللَّهَ لايَرْفَعُ إِلَيْهِ دُعآءَ عَبْدٍ وَفِي بَطْنِهِ حَرامٌ أَوْ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»؛ «هر گاه يكى از شما بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كار و كسب و راه درآمد و روزى خود را پاكيزه كند و خود را از زير بار مظلمه هايى كه از مردم بر عهده دارد خلاص كند؛ زيرا دعاى بنده اى كه در شكمش مال حرام باشد، به سوى خدا بالا نمى رود».
ج) گناه و معصيت
محمّد بن مسلم از امام باقرعليه السلام روايت مى كند كه حضرت فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضاؤُها إلى أَجَلٍ قَرِيبٍ أوْ إِلى وَقْتٍ بَطِى ءٍ فَيَذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعالى لِلْمَلَكِ لا تَقْضِ حاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ أَيّاماً فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَاسْتَوْجَبَ الْحِرْمانَ مِنِّي»؛ «گاهى بنده اى از بندگان خدا، از خداوند حاجتى طلب مى كند كه بايد در زمانى كوتاه، يا در دراز مدّت مستجاب شود؛ امّا گناهى از او سر مى زند، پس خداوند به فرشته (مأمور حاجت وى) مى فرمايد: فعلاً دست نگه دار و تا مدّتى او را از حاجتش محروم ساز؛ زيرا او موجبات خشم مرا فراهم ساخته و در نتيجه مستحقّ محروميّت از ناحيه من گرديده است».
د) ترك امر به معروف
امر به معروف و نهى از منكر از واجبات دينى است، بلكه آن قدر اهميّت دارد كه جزء فروع دين به حساب آمده است. در آيات قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام نيز بسيار مورد تأكيد و سفارش قرار گرفته، طبيعى است كه ترك يك واجب آن هم واجبى كه داراى آن چنان اهمّيّتى است كه صلاح و فساد اجتماع بستگى كامل به اجرا و عدم اجراى آن دارد، گناه و معصيت است.
اين گناه، آثار و پيامدهاى سوء فراوانى دارد كه بايد در جاى خودش مورد بحث قرار گيرد؛ امّا آنچه در اينجا مورد بحث است اين است كه ترك امر به معرف از موانع اجابت دعا مى باشد. اميرالمؤمنين عليه السلام در بستر شهادت، سفارشات بسيار مهمّى به فرزندانش حسن و حسين عليهما السلام نمود كه فرازى از اين وصيّتنامه چنين است: «لا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلِّى عَلَيْكُمْ شِرارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»؛ «امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد و گرنه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد، آن گاه دعا مى كنيد و دعاى شما به اجابت نخواهد رسيد». بنابراين، عدم استجابت دعا نيز اثر ديگر گناه است كه در دنيا دامن انسان را مى گيرد و شخص يا اجتماع گناهكار، بدان مبتلا مى گردد.
بر اين اساس است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در دعاى شريف كميل، ضمن درخواست هاى خويش از پروردگار عالم، عرضه مى دارد: «أَللَّهُمَّ اغْفِرْلِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعآءَ»؛ «پروردگارا! بر من ببخش آن گناهانى را كه موجب حبس دعا مى شود (و نمى گذارد دعاى من به اجابت برسد».
منبع:آثار گناه در زندگی و راه جبران، علی اکبر صمدی ،مشخصات نشر: قم: مسجد مقدس جمکران ۱۳۸۵،ص۵۴