زیارت قبور اهل بیت علیهم السلام و آمرزش گناهان
زيارت قبور اهل بيت «عليهم السلام» و آمرزش گناهان
اشاره از امورى كه سبب آمرزش گناهان شده و بار گناه را سبك مى كند، «زيارت قبور اهل بيت عليهم السلام» مى باشد. زيارت قبور اهل بيت عليهم السلام - كه نشان دهنده محبّت و ارتباط انسان نسبت به آن ذوات مقدّسه مى باشد آثار و بركات فراوانى دارد كه از جمله آمرزش گناهان است. قبل از اين كه بعضى از رواياتى كه در اين زمينه است ذكر كنيم، بيان اين نكته لازم است كه زيارت اهل بيت عليهم السلام يك وظيفه است كه بر عهده پيروان و شيعيان آنان گذارده شده است. امام علىّ بن موسى الرضاعليه السلام اين موضوع را متذكّر شده، مى فرمايد: «إِنَّ لِكُلِ ّ إِمامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيائِهِ وَشِيعَتِهِ، وَإِنَّ مِنْ تَمامِ الوَفاءِ بِالْعَهْدِ وَحُسْنِ الْأَداءِ زِيارَةُ قُبُورِهِمْ… »؛ «هر امامى، به گردن دوستان و شيعيان خود عهد و پيمانى دارد و خوب وفا كردن به اين عهد و بهترين شكل اداى اين پيمان، زيارت قبور آنان است».
بنابراين، زيارت قبور ائمّه و اهل بيت عليهم السلام تكليف و وظيفه است؛ تكليفى كه گرچه واجب نيست، امّا ترك آن خسارت و انجام آن همراه با آثار و بركات فراوان مى باشد كه در روايات منعكس شده است.
گناه و عدم استجابت دعا
يكى از مسائلى كه به ما سفارش شده و از عبادات محسوب مى شود، مسأله «دعا» است. خداوند تبارك و تعالى ما را به دعا امر كرده است و خود ضمانت نموده كه دعاى ما را نيز مستجاب كند: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را». «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛ «اجابت مى كنم دعاى دعاكنندگان را هنگامى كه دعا كنند».
در قاب عکس خانه
زندگینامه شهید مهدی زین الدین
ولادت شهید زین الدین در 18 مهر سال 1338 ش، در خانوادهای مذهبی در شهر تهران، در خیابان ری دیده به جهان گشود. پدر و مادرش که از معارف اهلبیت برخوردار بودند، اسمش را «مهدی» نهادند. پدر شهید زینالدین از فعّالان مذهبی و سیاسی زمان خود بود که بارها به خاطر فعالیت سیاسی، تبعید و در شهرهای مختلف کشور، طعم تلخ زندان رژیم طاغوت را چشیده بود. مادر آن شهید نیز از مربیان قرآن و اشاعه دهندگان معارف اهلبیت علیهمالسلام به شمار میرود. آشنایی با قرآن قرآن، راهنمای بشر در تمام عرصههای زندگی است و انسان را در حریم امن پروردگار جای داده و با دنیای بیکران عبودیت حق آشنا میسازد. در پرتو تأثیر قرآن است که حاملان آن و عاملان واقعیاش، به عزت دنیا و آخرت میرسند. پدر شهید زین الدین درباره آشنایی و انس فرزندشان با قرآن کریم از همان دوران کودکی میگوید: «مادر آقا مهدی معلم قرآن بود و همیشه در جلسات قرآن شرکت میکرد و به طورکلّی، قرآن جایگاه ویژهای در زندگی ما داشت. بعد از مدتی، متوجه قرآن خواندن آقامهدی شدیم، در حالی که نزد معلمی برای یادگیری قرآن نرفته بود». مادر شهید زین الدین درباره دوران تحصیل آقا مهدی میگوید: «در پنج سالگی به علت مسائلی از تهران به خرمآباد مهاجرت کردیم. در آنجا آقا مهدی را در کودکستانی که مسئولیت آن را یک فرد مذهبی برعهده داشت، ثبت نام کردیم. مهدی سالهای ابتدایی را در مدرسهای در همان شهر با موفقیت گذراند». پدر شهید نیز میگوید: «سال پنجم ابتدایی بود که روزی معلمش نزد من آمد و از نبوغ فوقالعاده مهدی خبر داد و توصیه کرد که او کلاس ششم را هم به صورت متفرّقه بخواند و امتحان بدهد. ما هم با مشورت بعضی از دوستان قبول کردیم و مهدی از اسفند تا خرداد همان سال، کتابهای کلاس ششم را هم خواند و با نمره خوب قبول شد». در خدمت والدین شهید مهدی زینالدین، از همان کودکی و نوجوانی در خدمت خانواده بود. مادر شهید زینالدین در اینباره میگوید: «هر کاری که به عهدهاش میگذاشتیم، به نحو احسن انجام میداد. خرید خانه از کوچکی برعهدهاش بود و به پدرش هم که در کتابفروشی، کتابهای درسی و مذهبی را در دسترس مردم میگذاشت، کمک میکرد».
شهید زین الدین و نماز اول وقت
«به نماز اول وقت، خیلی اهمیت میداد. آن روز توی اتاق جنگ جلسه داشتیم. همه اش در این [فکر] بودم که تا از محل جلسه برویم سمت نمازخانه، نماز اول وقت رفته، اما آقامهدی فکر همه چیز را کرده بود؛ سپرده بود یک روحانی از روحانیهای لشکر هماهنگ کرده بودند بیاید که تا اذانگفتند، همان جا نماز بخوانیم. اذان هم که گفتند، همان جا توی اتاق جنگ تکبیر نماز را گفتیم».
از بچگی یادش داده بودم که نمازهایش را اول وقت بخواند. فرمانده لشکر هم که شد، این قدر رعایت میکرد که رزمندههای دیگر هم به نماز اول وقت عادت کرده بودند و به فرمانده شان نگاه میکردند. بعد از شهادتش، چهار نفر از دوستانش در چهار شهر مختلف، خواب دیده بودند. همه یک خواب، که مهدی را با لباس احرام روی کعبه ایستاده است و طواف کنندهها را هدایت و فرماندهی میکند. از او میپرسند: «آقا مهدی! چی شده که شما اینجا هم فرمانده هستی و این مقام را داری؟ » مهدی میگوید: «این برای همان نمازهای اول وقتی است که در دنیا خواندم».
———-
منبع:ظرافتهای اخلاقی شهدا ،رضا آبیار؛ [تهیه کننده] مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما،مشخصات نشر: قم: دفتر عقل، ۱۳۸۸،ص۴۶
خمس در روایت ها
در برخی روایتها، به زوایای مختلف بحث خمس، پرداخته شده است. در این فصل، تنها به اهمیت خمس میپردازیم و روایتهای دیگری که به دیگر زوایای خمس پرداخته است، در فصلهای دیگر مطرح میشود. بر اساس روایت زیر، خوردن مالی که خمس آن پرداخت نشده است، عذاب الهی را به همراه دارد. از ابابصیر نقل شده است: قلت لِاَبی جعفر علیه السلام: ما اَیسرُ ما یدخُلُ به العَبدُ النّارَ؟ قال: مَن اَکَلَ مِن مالِ الیتیم درهماً و نَحنُ الیتیم. [محمد بن علی بن بابویة قمی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۱.]