شفا گرفتن از قرآن
شفا گرفتن از قرآن
امام صادق عليه السلام فرمود: مردي به پيامبرصلي الله عليه وآله از درد سينه شكايت كرد، در جواب فرمود: از قرآن شفا بجو كه فرموده است: «يا أيها الناس قد جآءتكم موعظة من ربكم وشفآء لما في الصدور وهدي ورحمة للمؤمنين»؛ اي مردم! اندرزي از سوي پروردگارتان براي شما آمده است؛ و درماني براي آنچه در سينهها است؛ (درماني براي دلهاي شما؛) و هدايت و رحمتي است براي مؤمنان!
منبع:از خدا چه بخواهیم؟: دعاها و ذکرهای قرآنی شامل دعاهای قرآنی٬ ذکرهای قرآنی..، احمد سعیدی
فراموشی خدا: فراموشی شخصیت انسانی
فراموشى خدا: فراموشى شخصيت انسانى
«و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم…! »
«و مانند آن كسان مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا هم خود آنان را از ياد خودشان ببرد و ايشان همان فاسقانند! » (۱۹ / حشر)
لفظ آيه فوق از فراموش كردن خدا نهى مى كند، ولى سياق آيه به ذكر خدا امر مى كند.
آيه شريفه و آيه قبل از آن در بيان اين معنى هستند كه براى روز حساب و جزا عمل صالح از پيش بفرستيد، عملى كه جان هايتان با آن زنده شود، و زنهار زندگى نفس در آن روز را فراموش نكنيد. چون سبب فراموش كردن نفس فراموش كردن خداست.
وقتى انسان خدا را فراموش كرد، اسماء حسنا و صفات علياى او را كه صفات ذاتى انسان ارتباط مستقيم با آن دارد نيز فراموش مى كند، يعنى فقر و حاجت ذاتى خود را از ياد مى برد.
اين جاست كه بر نفس خود اعتماد مى كند، با اين كه بايد بر پروردگارش اعتماد نموده، و اميدوار او و ترسان از او باشد، نه اميدوار به اسباب ظاهرى، و نه ترسان از آن ها، به غير پروردگارش تكيه و اطمينان نكند.
خلاصه اين كه چنين كسى پروردگار خود و بازگشت به سوى او را فراموش مى كند، و از توجه به خدا اعراض نموده و به غير او توجه مى كند، و نتيجه همه اينها اين مى شود كه خودش را هم فراموش كند، براى اين كه او از خودش تصورى دارد كه او نيست.
حاصل اين كه علت فراموش كردن خويش، فراموش كردن خداست.
منبع:راز بندگي از ديدگاه قرآن و حديث،بمهدي امين ،با نظارت محمد بيستوني،مشخصات نشر: قم: بيان جوان، ۱۳۸۶،ص۷۴
رنگ لباس در اسلام
رنگ لباس در اسلام
در اسلام بذل توجه کاملی در انتخاب رنگ لباس صورت گرفته و در مواردی نیز به استفاده از رنگی تأکید و از رنگ خاصی نهی شده است. به طور کلی از نظر اسلام بین تمام رنگهای مختلف، بهترین رنگ برای لباس، در درجه اول رنگ سفید و سپس رنگهای مفرح و شاد است مگر اینکه بر حسب نیاز و مقتضیات فصلی و سنی و غیره استفاده از رنگ خاصی ضرورت پیدا کند. از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است: «اِلْبِسُوا الْبَیاضَ فَاِنَّهُ اَطْیَبُ وَ اَطْهَرُ وَ کَفِّنُوا فیهِ مَوْتاکُمْ: جامه سفید بپوشید که آن نیکوترین و پاکیزه ترین رنگهاست و مردگان خود را نیز در آن کفن کنید».
لازم به ذکر است که بیشترین لباسهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به رنگ سفید بود. درباره زندگی حضرت علی علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام هم نقل شده است که اکثر اوقات لباس سفید به تن میکردند. از امام محمدباقر علیه السلام نیز نقل شده است که فرمودند: «لَیْسَ مِنْ ثِیابِکُمْ شَیْءٌ اَحْسَنَ مِنَ البَیاضِ: هیچ لباسی بهتر از لباس سفید نیست». بازهم از آن حضرت نقل شده است که: «أَحَبُّ شَیءٍ اِلَی اللّهِ البیاضُ: سفیدی نزد خدا محبوب تر است». در حال نماز نیز مستحب است نمازگزار لباس سفید بر تن داشته باشد و اگر سفید نباشد رنگ سیر و تیره نداشته باشد.
تبلیغ در ماه رمضان : تشویق به توبه
توبه در قرآن
معنای توبه
توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت از گناه است و در اصطلاح عبارت است از: «رجوع از طبیعت [حیوانی] به سوی روحانیت نفس بعد از آنکه به واسطه معاصی و کدورت نافرمانی، نور فطرت و روحانیت محجوب به ظلمت و طبیعت شده است. ») (در قرآن هم به معنای «رجوع انسان گناهکار» آمده و هم به معنای «توفیق توبه دادن از طرف خداوند به بندة معصیت کار» و هم به معنای «قبول و پذیرش توبه از جانب خداوند متعال» آمده است.
در نتیجه، میتوان گفت هر توبة انسان، محفوف و پیچیده شده در دو توبه الهی است: یکی توفیق دادن به بنده برای توبه و دیگری پذیرفتن توبه بندگان است و ممکن است هرسه توبه را به معنای لغوی برگشت داد؛ به این معنی که توبه از انسان، رجوع از گناه و بازگشت از معاصی است و توبه اول از خداوند، رجوع به فضل و رحمتش به سوی بنده است و توبه دوم، رجوع به قبول آن از بنده است. )
در آیه ای از قرآن این سه معنی کنار هم جمع شده است؛ آنجا که فرمود: (ثُمَّ تابَ عَلَیهِم لِیَتُوبُوا إِنَّ اللهَ هُوَ التَوّابُ الرَّحِیمُ) ) [توبه/ ۱۱۸ ] (؛ «سپس خداوند به آنها برگشت (توفیق توبه داد) تا توبه و برگشت کنند. خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است. »
تشویق به توبه
قرآن کریم در آیات متعددی مردم را به توبه و رجوع از گناه و بازگشت به درگاه الهی تشویق و ترغیب کرده است:
۱. (اَلَم یَعلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ یَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِهِ وَ یَأخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ) ؛) [ توبه/ ۱۰۴. ] («آیا نمی دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد و خداوند توبه پذیر مهربان است؟ »
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «اللهُ أَفرَحُ بِتَوبَةِ عَبدِهِ مِنَ العَقِیمِ الْوَالِدِ وَ مِنَ الضَّالِ الواجِدِ وَ مِنَ الظَّمانِ الوارِدِ؛) (خداوند بر اثر توبه بنده اش خوشحال تر است از کسی که عقیم بوده، بچه دار شده و از کسی که گمشدة خویش را یافته و از تشنه ای که به آب رسیده است. »
۲. خداوند در قرآن میفرماید: (قُل یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِم لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنِیبُوا إِلی رَبِّکُم وَ أَسلِمُوا لَهُ مِن قَبلِ أن یَأتِیَکُم العَذابُ ثُمَّ لاتُنصَرُونَ) ؛) [ زمر/ ۵۳ و ۵۴ ] («بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، به درستی که خداوند بخشنده مهربان است. و به درگاه پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید. 》
در واقع این ندای الهی همیشه در گوش بندگان است که:
هر چه که هستی بیا گر چه که پستی بیا
—-
توبه شکستی بیا دوست نظر میکند
—-
نیمه شب خلوت است مظهر هر رأفت است
—-
عاشق شوریده را دوست نظر میکند
—-
ای شده غرق گناه خواب گران تا به کی
—-
چارة درد تو را دیدة تر میکند
—-
۳. در آیه دیگر میفرماید: (وَ هُوَ الَّذی یَقبَلُ التَّوبةَ عَن عِبادِهِ وَ یَعفُوا عَنِ السَّیئاتِ وَ یَعلَمُ ما تَفعَلُونَ) ؛) [ شوری/ ۲۵. ] («او (خدا) کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد و گناهان را میبخشد و آنچه را انجام میدهید، میداند. »
نکته قابل دقت این است که در واقع، خداوند میفرماید: با اینکه از تمام اسرار زندگی و رفتارهای پشت پرده شما اطلاع دارم و لحظه به لحظه اعمال شما را زیر نظر داشته ام، با این حال توبه شما را میپذیرم.
اصل گناه و دیگری به خاطر تأخیر و نافرمانی توبه. بنابراین آنچه مناسب به نظر میرسد این است که وجوب آن را عقلی بدانیم و دستورات قرآن را نیز از باب ارشاد و تأکید بر فرمان عقل به حساب آوریم. به نمونههایی از دستورات اکید قرآن در این زمینه توجه فرمایید.
۱. همه به سوی خدا برگردید: (وَ تُوبُوا إَلی اللهِ جَمِیعاً أَیُّهَا المُؤمِنونَ لَعَلَّکُمْ تُفلِحُونَ) ؛) [ نور/ ۳۱. ] («و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان تا رستگار شوید. » در این آیه در کنار خطاب شفقت آیه «أیُّهَا المُؤمِنُونَ» و بیان ثمره مهم توبه که رستگاری ابدی است؛ فرمان صریح وجوبی بر انجام توبه داده است.
۲. ای مؤمنان خالصانه توبه کنید: (یا أیُّهَا الذِّینَ آمَنُوا تُوبُوا إلی اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أن یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنّاتٍ تَجری مِنْ تِحْتِهَا الْأَنْهارُ) ؛) [ تحریم/ ۸.] («ای کسانی که ایمان آورده اید! به سوی خدا توبه کنید! توبه ای خالص. امید است پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند. » این آیه صریحاً به صورت امر وجوبی بر همه مؤمنان توبه خالصانه را واجب و لازم شمرده است.
«وقتی که آیه (وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أو ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاستَغفَرُوا لِذُنُوبِهِم وَ مَن یَغفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ اللهُ) ؛) [ . آل عمران/ ۱۳۵ ] («و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا افتاده، پس برای گناهان خود طلب آمرزش میکنند. و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد. » نازل شد، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت و با صدای بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد. گفتند: ای آقای ما! چه شده است که ما را فرا خواندی؟ گفت: این آیه نازل شده (آیه ای که پشت مرا میلرزاند و مایة نجات بشر است. ) چه کسی میتواند با آن مقابله کند؟
یکی از شیاطین بزرگ گفت: من میتوانم، نفشهام چنین است و چنان. ابلیس طرح او را نپسندید. دیگری برخاست طرح دیگری داد که آن هم مقبول نیفتاد. در اینجا «وسواس خنّاس» برخاست و گفت: من از عهدة آن برمی آیم. ابلیس گفت: از چه راه؟ گفت: آنها را با وعدهها و آرزوها سرگرم میکنم تا آلوده گناه شوند و هنگامی که گناه کردند، توبه را از یادشان میبرم. ابلیس گفت: تو میتوانی از عهدة کار برآیی و این مأموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد. »)
در مقابل، پیشوایان دین دستور داده اند که توبه را تأخیر نیندازید و فوراً به آن اقدام کنید؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «یا بنَ مَسْعُودٍ لاتَقَدَّمِ الذَّنبَ وَ لاتُؤَخِّرِ التَّوبَةَ؛) (ای پسر مسعود! گناه را مقدّم ندار [و گناه نکن و اگر گناهی سرزد] توبه را به تأخیر نینداز! »
حال تائب
نقطه آغازین توبه که سخت تحول ساز و تربیت آفرین و اثرساز و اعجازگر است، حال توبه میباشد، یعنی همان انقلاب درونی که در درون تائب ایجاد میشود و نشان آن اشکهای روان و نالههای بی پایان و نفرت و ندامت شدید از گذشته و امید به آینده است و اینکه بداند جز خدا کسی نمی تواند این گذشته را جبران کند و تازه این جبران از فضل و کرم اوست، نه استحقاق تائب.
در این زمینه، دعاهای معصومین مخصوصاً مناجات امیرمؤمنان علی علیه السلام و دعاهای امام سجاد علیه السلام و صحیفه سجادیه او غوغا کرده است و دنیایی از شور و حال و سوز در آنها دیده میشود که از حوصله این نوشتار خارج است.
در قرآن کریم نیز حال تائبان از ترک اولی، یعنی انبیاء علیه السلام و برخی از افراد دیگر مورد اشاره قرار گرفته است، از جمله:
۱. حضرت آدم علیه السلام: با اینکه آدم و حوا علیه السلام ترک اولایی انجام دادند، با این حال به شدت از گذشته خویش پشیمان شدند و نخستین گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خویشتن، در پیشگاه الهی قرار دادند و سالها اشک و ناله کردند و (قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أنْفُسَنا وَ إن لَم تَغفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ) ؛) («گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم، و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود. » و بعد از سالها گریه و زاری توبه آدم علیه السلام پذیرفته میشود که«فَتابَ عَلَیه») (؛ «پس توبه او را پذیرفت. »
۲. حضرت یونس علیه السلام: حضرت یونس علیه السلام بر اثر ترک اولی گرفتار زندانِ شکم ماهی عظیم (نهنگ) شد و خیلی زود متوجه ماجرا گردید و با تمام وجودش رو به درگاه خدا آورد و از ترک اولای خویش استغفار کرد و سراسر وجودش را حال توبه فرا گرفت و مشغول گفتن ذکر معروف یونسیه شد که: (فَنادَی فِی الظُّلُماتِ أن لاإلهَ إلاّ أنتَ سُبحَانَکَ إنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمینَ) ؛) («پس او در میان ظلمتها [ی متراکم] فریاد زد که معبودی جز تو نیست، منزهی تو، من [بر خویشتن ستم کردم و] از ظالمان بودم. »
این اعتراف خالصانه و این حال و سوز توأم با ندامت و آن تسبیح و یاد خدا باعث استجابت دعای او شد که خداوند در قرآن فرمود: «ما دعای او را اجابت کردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم و این گونه مؤمنان را نجات میدهیم. ») (۳. حضرت داود علیه السلام: حضرت داود علیه السلام نیز بر اثر عجلة در قضاوت احساس کرد ترک اولایی را مرتکب شده؛ لذا در مقام استغفار و توبه برآمد و با سوز و گداز و حال توبه به رکوع وسجود افتاد؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: (وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاستَغفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ) ؛) («داود علیه السلام گمان کرد ما او را [با این ماجرا] آزموده ایم. از این رو، از پروردگارش طلب آمرزش کرد و به سجده و رکوع رفت و انابه کرد. »
موارد فوق نشان میدهد که انبیاء علیه السلام و اولیاء از ترک اولی هم به خود میلرزیدند و گریه و ناله میکردند. این همان حال توبه است که اگر در انسان ایجاد شود، سخت سازنده و تحّول آفرین است.
منبع: جمعی از نویسندگان مجله مبلّغان ،تهیه و تنظیم: ابوالفضل هادی منش ،ناشر: انتشارات مرکز مدیریت حوزههای علمیه،ص۱۵
شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان
شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان
دست نیازمند خود را به سوی خدای بی نیاز بلند میکنیم و میخوانیم: 《ماَللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَهِ الْغَافِلِينَ 》[خدايا روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران قرار ده، و شب زنده داري ام را شب زنده داري شب زنده داران، و بيدارم كن در آن از خواب بي خبران، ] خدایا! روزهام را در این روز، روزه ی روزهِ داران راستین قرار بده. هدف از انجام هر عبادتی، گاه تنها به جای آوردن شکل ظاهری آن است و گاه افزون بر آن، رسیدن به حقیقت، محتوا و عبادت است. روزه نیز این گونه است. شکل ظاهری آن جز خودداری از خوردن و آشامیدن و دست کشیدن از امور دیگر نیست و بسیاری از مردم، بیش از این، بهره ای از آن نمی برند. در حالی که باید گفت باطن روزه در بردارنده ی شکوه و عظمت روحی انسان، مبارزه با شیطان و هوای نفس و عشق به خدا است.
صفحات: 1· 2