اخلاص شهید عباس بابایی
یکی از هم رزمان شهید میگوید: «حدود سال های۶۰ ۶۱ بود. پایگاه شکاری هشتم، نامه ای از ستاد فرماندهی تهران آمد که خلبانان نمونه را برای دریافت اتومبیل معرفی کنید. شهید بابایی آن روزها فرمانده پایگاه بود. ایشان نامه را دید و دستور پیگیری داد. اسامی تهیه شد. طبق بررسیهای انجام شده، نام بابایی هم در لیست قرار گرفت. اسامی را بردیم پیش شهید بابایی تا نامه و لیست افراد را امضا کند. به محض اینکه نام خودش را دید، خط زد و گفت: «برادر! این حق بقیه است، نه من! » گفتم: «طبق بررسیهای ما، شما خودت بیشترین پرواز را داشتی و امتیازت از همه بالاتر است. » اما او به جای اسم خودش، اسم فرد دیگری را نوشت و لیست را امضا کرد».
هزینه پاک ماندن
مشكل هم نيست كه آدم دنيايش را پاك نگه دارد، آدم بايد براي پاك نگاه داشتن دنيايش يك مقدار«نه» در دهانش باشد، «نه» جدي ؛ يعني انسان وقتي در مقابل دعوت ضد خدا قرار گرفت بگويد«نه».
اگر به شخص كاسبي بگويند: اگر اين كار را انجام دهي، ده برابر سود ميبري، كاسب هم ميداند كه آن ده برابر سود حرام است بگويد«نه! »، يا اينكه در اين جنس تقلب كند. او بگويد«نه! »، چرا كه پيغمبراسلام (ص) فرمود: «لَيسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً»
كسي كه در جنس مردم مسلمان تقلب ميكند از ما نيست و خائن است.
وقتي به انسان ميگويند: كه صد كيلو برنج صد در صد ايراني ده هزار تومان سود دارد ؛ اما اگر هفتاد كيلو خارجي با آن مخلوط كني، هفتاد هزار تومان در صد كيلو ميتواني سود ببري! بگويد «نه! ».
پاك نگه داشتن زندگي فقط به «نه» گفتن در برابر دعوتهاي شيطان است.
منبع:پديدآور: هزينه پاك بودن،مولف حسين انصاريان،مشخصات نشر: قم دارالعرفان ۱۳۸۸،ص۷
بهداشت و آراستگی در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم
دین اسلام، همگان را به رعایت بهداشت و سلامت جسم فرا خوانده است. پیامبر گرامی اسلام نیز که رفتارش همواره الگوی مسلمانان است، در مورد بهداشت، سیره پسندیده ای داشت. در این باره آمده است: کانَ رَسوُلُ اللّهِ لا یَتَنَفَّسُ فِی الاِناءِ اِذَا شَرِبَ فَإِذَا اَرَادَ أَنْ یَتَنَفَّسَ اَبْعَدَ الاِناءَ عَنْ فِیهِ، حَتَّی یَتَنَفَّسَ. رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی آب مینوشید، در ظرف آب، نفس نمی کشید، (بازگشت نفس را در آب داخل نمی کرد) بلکه هر وقت میخواست نفس بکشد، ظرف آب را از دهان دور نگه میداشت. ایشان در پاسخ به این پرسش که چرا مسلمانان کمتر بیمار میشوند، فرمود: نَحْنُ قَوْمٌ لانَأکُلُ حَتّی نَجوُعَ وَ إِذَا اَکَلْنَا لانَشْبَعُ. ما جمعیتی هستیم که تا وقتی کاملاً گرسنه نشویم، غذا نمی خوریم و چون غذا میخوریم، خود را کاملاً سیر نمی کنیم. ایشان به مسواک دهان و دندان بسیار توجه میکرد، به گونه ای که: دیده نشد رسول خدا صلی الله علیه و آله قضای حاجت کند، مگر اینکه پس از آن وضو میساخت و وضو را بامسواک کردن آغاز میکرد.
راز شیرینی عسل
روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام در میان نخلستان نشسته بودند که زنبور عسلی دور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شروع به چرخیدن کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «یا علی! میدانی این زنبور چه میگوید؟ » حضرت علی علیه السلام فرمود: «خیر. » رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: این زنبور ما را مهمان کرده و میگوید: یک مقدار عسل در فلان محل گذاشتم. امیرمؤمنان علیه السلام را بفرستید تا آن را از آن محل بیاورد. امیرمؤمنان علیه السلام بلند شد و عسل را از آن محل آورد. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای زنبور! غذای شما که از شکوفه گل تلخ است، به چه علّتی آن شکوفه به عسل شیرین تبدیل میشود؟ » زنبور گفت: «یا رسول اللّه! شیرینی این عسل از برکت وجود مقدّس شما و (آل) شماست. چون هر وقت از شکوفه استفاده میکنیم، همان لحظه به ما الهام میشود که سه بار بر شما صلوات بفرستیم. وقتی که میگوییم: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» [۱] به برکت صلوات بر شما عسل ما شیرین میشود. »
———-
[۱]: ۱. کنز العمال، ج ۱، ۲۲۱۹ به نقل از کتاب چهل حدیث در باب اعجاز صلوات بر محمد و آل محمد،سیدمحمد شفیعی مازندرانی،مشخصات نشر: قم: آستانه مقدسه قم، انتشارات زائر، ۱۳۹۰،ص۲۰
امید سبز
هر جمعه به جاده آبى نگاه مى كنم و در انتظار قاصدكى مى نشينم كه قرار است خبر گام هاى تو را براى من بياورد، گام هاى استوار و دست هاى سبزت را.
اگر بيايى، چشم هايم را سنگفرش راهت خواهم كرد.
تو مى آيى و در هر قدم، شاخه اى از عاطفه خواهى كاشت و قاصدكى را آزاد خواهى كرد.
تو مى آيى و روى هر درخت پر شكوه، لانه اى از اميد براى كبوتران غريب، خواهى ساخت.
صداى تو، بغض فضا را مى شكافد. فضاى مه آلودى كه قلب چكاوكها را از هر شاخه درختش آويزان كرده اند. تو با دست هايت بر قلب هاى شقايق ها، رنگ سبز اميد خواهى زد و با رنگ پر معناى دريا خواهى نوشت: «به نام خداى اميدها»!
تو مى آيى در حالى كه دست هايت پر از گل هاى نرگس است.
تو دل سرد يكايك ما را با نواهاى گرمت آفتابى مى كنى و كعبه عشق را در آنها بنا خواهىكرد. دست نوازش بر سر ميخك هايى خواهى كشيد كه باد، كمرشان را خم كرده است.
تو حتى بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهربانى خواهى زد.
تو مى آيى و با آمدنت خون طراوت و زندگى در رگ هاى صبح جريان پيدا خواهد كرد…
تو مى آيى، اى پسر فاطمه، يوسف زهرا، يا مهدى! به اميد آن روز!
منبع:نامههای دختران به امام زمان (عليه السلام)، محمدتقی اکبرنژاد،مشخصات نشر: قم: مسجدمقدس جمکران ۱۳۸۶،ص۱۳