گناه و عدم استجابت دعا
يكى از مسائلى كه به ما سفارش شده و از عبادات محسوب مى شود، مسأله «دعا» است. خداوند تبارك و تعالى ما را به دعا امر كرده است و خود ضمانت نموده كه دعاى ما را نيز مستجاب كند: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را». «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛ «اجابت مى كنم دعاى دعاكنندگان را هنگامى كه دعا كنند».
وصیت در آیات
وجوب وصيّت
«كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقينَ». «بر شما نوشته شده هنگامي كه مرگ يكي از شما فرا رسد، اگر چيز خوبي [مالي از خود به جاي گذارده، براي پدر و مادر و نزديكان، به طور شايسته وصيّت كند! اين حقّي براي پرهيزكاران است»! بهترين وصيّت «وَ وصّي بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفي لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون * أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ». ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را وصيّت كردند؛ و هر كدام به فرزندان خويش گفتند: «فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براي شما برگزيده است؛ و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد! » آيا هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چيز را ميپرستيد؟ » گفتند: «خداي تو، و خداي پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را، و ما در برابر او تسليم هستيم».
صفحات: 1· 2
نقش رنگ در زندگی انسان
دنیایی که ما نظاره گر آن هستیم از دو عنصر مهم تجسمی تشکیل شده است این دو عنصر عبارت است از «شکل» و «رنگ» که هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند. هر موجودی که در این دنیا به چشم میخورد ابتدا از لحاظ شکل و اندازه احساس میگردد، سپس در حالی که دارای پوششی از رنگ است مورد توجه قرار میگیرد. در عین حال رنگ علامت مشخصه هر شی طبیعی است. چنانچه یک گل سرخ به خاطر رنگش از دور جلب توجه میکند و نظر بیننده را به خود معطوف میدارد و یک میوه رنگی، با رنگش اعلام میکند که رسیده است یا نارس است. علیرغم وسعت کاربرد رنگ و حضور و تأثیر آن در زندگی انسان، معمولاًاکثر افراد نسبت به آن توجه کافی ندارند شاید به خاطر وجود آن در همه حالات و همه لحظات زندگی است که اهمیت خود را از دست میدهد و ما را نسبت به خود بی تفاوت و بی انفعال میسازد.
فراخوان الهی
ادْعُونِي اسْتَجِبْ لَكُمْ (غافر: ۶۰)
مرا بخوانيد، تا شما را اجابت كنم. خدا را شاكريم كه هم اجازه داده او را بخوانيم و هم ما را به «دعا» فراخوانده است. دعا از ماست، اجابت از او. هر چند در اين آيه، استجابت خدا در پي دعاي بندگان آمده است، اما چه بسا دعا ميشود و از اجابت خبري نيست و اين به دلايل متعدّدي ميتواند باشد كه در روايتها نيز آمده است، از جمله:
۱. جدّي نبودن انسان در دعا؛
۲. فراهم نبودن شرايط كامل براي دعا؛
۳. به مصلحت نبودن استجابت دعا؛
۴. اجابت ميشود، ولي با تأخير؛ ۵. خدا آن خواسته را نمي دهد، ولي به جاي آن، خواسته و نعمت بهتري را عطا ميكند؛
۶. اگر دعا مستجاب نشود، پاداش بهتري در قيامت داده ميشود؛
۷. خالص نبودن دعا، به عبارت ديگر، دعاخوان، هم از خدا ميخواهد و هم تكيه اش به مردم و علل و اسباب مادّي است؛
۸. برخي از گناهان، مانع استجابت دعا ميشود (در دعاي كميل است: «اللّهُمَّ اغْفِرلِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاء»). امام صادق (ع) فرمود: انَّ اللهَ لا يَسْتَجِيبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ ساهٍ، فَإذا دَعَوْتَ فَاقْبِلْ بِقَلْبِكَ، ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالإجابَة. [كافي، ج ۲، ص ۴۷۳. ]
خداوند، دعايي را كه از دلِ غافل و بي توجه برآيد، مستجاب نمي كند. هرگاه دعا كني، با قلبت رو به خدا آور، آنگاه به اجابت يقين داشته باش. پس دعا بايد از صميم قلب، با توجه كامل، با شناخت متعالي نسبت به خدا و با برطرف كردن موانع استجابت انجام گيرد، تا خداوند نيز، آن را مستجاب كند. گروهي از امام صادق (ع) پرسيدند: «چرا دعا ميكنيم ولي مستجاب نمي شود؟ » حضرت فرمودند: «لأنَّكُم تَدْعُونَ مَن لا تَعْرِفُونَه» [ بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۶۸. ] ؛ «چون كه شما كسي را ميخوانيد كه او را نمي شناسيد».
پس معرفت به خدا هم، از شرايط اجابت است. اگر اين شرايط فراهم باشد، وعده خدا در اجابت دعاي بندگان، حتمي است. پس بايد ديد كجاي كار اشكال دارد كه سبب شده دعاها به هدف اجابت نرسد؟ وگرنه او به ما نزديك است و خواستهها را ميداند و ميشنود و خود وعده داده كه اگر او را بخوانيم، پاسخ دهد. يا رب! چو بخوانيام «سَمِعْنا» گويم فرمان تو را به جان «أَطِعْنا» گويم بر من تو به فضل اگر «غَفَرنا» گويي من آيم و «ربّنا ظَلمنا» گويم
———-
منبع:دعاهاي قرآني، جواد محدثي،مشخصات نشر: تهران: مشعر، ۱۳۸۹،ص۱۶
دعاهای قرآنی
برخي از دعاها، در قرآن كريم و از زبان پيامبران و صالحان آمده است. آمدن اين دعاها در قرآن كريم، هم نشان دهنده اهميت آنها و هم مؤيد مضمون اين خواسته ها، از سوي پروردگار است. انس با كلام الهي و ضرورت بهره گيري از معارف قرآني، ايجاب ميكند كه با اين دعاها آشنا باشيم و در قنوت ها، سجده ها، نمازها و تعقيبات و …، از آيههايي كه مضامين دعايي دارند، استفاده كنيم. شايسته است كه جملههاي دعايي قرآن را حفظ کرده البته بيشتر اين فرازهاي نوراني براي خوانندگان آشناست. با اميد به مفيد واقع شدن اين مجموعه، از خداوند ميخواهيم كه دعاهايمان را مستجاب و رحمت و بخشش الهي را شامل حالمان گرداند: