فراخوان الهی
ادْعُونِي اسْتَجِبْ لَكُمْ (غافر: ۶۰)
مرا بخوانيد، تا شما را اجابت كنم. خدا را شاكريم كه هم اجازه داده او را بخوانيم و هم ما را به «دعا» فراخوانده است. دعا از ماست، اجابت از او. هر چند در اين آيه، استجابت خدا در پي دعاي بندگان آمده است، اما چه بسا دعا ميشود و از اجابت خبري نيست و اين به دلايل متعدّدي ميتواند باشد كه در روايتها نيز آمده است، از جمله:
۱. جدّي نبودن انسان در دعا؛
۲. فراهم نبودن شرايط كامل براي دعا؛
۳. به مصلحت نبودن استجابت دعا؛
۴. اجابت ميشود، ولي با تأخير؛ ۵. خدا آن خواسته را نمي دهد، ولي به جاي آن، خواسته و نعمت بهتري را عطا ميكند؛
۶. اگر دعا مستجاب نشود، پاداش بهتري در قيامت داده ميشود؛
۷. خالص نبودن دعا، به عبارت ديگر، دعاخوان، هم از خدا ميخواهد و هم تكيه اش به مردم و علل و اسباب مادّي است؛
۸. برخي از گناهان، مانع استجابت دعا ميشود (در دعاي كميل است: «اللّهُمَّ اغْفِرلِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاء»). امام صادق (ع) فرمود: انَّ اللهَ لا يَسْتَجِيبُ دُعاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ ساهٍ، فَإذا دَعَوْتَ فَاقْبِلْ بِقَلْبِكَ، ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالإجابَة. [كافي، ج ۲، ص ۴۷۳. ]
خداوند، دعايي را كه از دلِ غافل و بي توجه برآيد، مستجاب نمي كند. هرگاه دعا كني، با قلبت رو به خدا آور، آنگاه به اجابت يقين داشته باش. پس دعا بايد از صميم قلب، با توجه كامل، با شناخت متعالي نسبت به خدا و با برطرف كردن موانع استجابت انجام گيرد، تا خداوند نيز، آن را مستجاب كند. گروهي از امام صادق (ع) پرسيدند: «چرا دعا ميكنيم ولي مستجاب نمي شود؟ » حضرت فرمودند: «لأنَّكُم تَدْعُونَ مَن لا تَعْرِفُونَه» [ بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۶۸. ] ؛ «چون كه شما كسي را ميخوانيد كه او را نمي شناسيد».
پس معرفت به خدا هم، از شرايط اجابت است. اگر اين شرايط فراهم باشد، وعده خدا در اجابت دعاي بندگان، حتمي است. پس بايد ديد كجاي كار اشكال دارد كه سبب شده دعاها به هدف اجابت نرسد؟ وگرنه او به ما نزديك است و خواستهها را ميداند و ميشنود و خود وعده داده كه اگر او را بخوانيم، پاسخ دهد. يا رب! چو بخوانيام «سَمِعْنا» گويم فرمان تو را به جان «أَطِعْنا» گويم بر من تو به فضل اگر «غَفَرنا» گويي من آيم و «ربّنا ظَلمنا» گويم
———-
منبع:دعاهاي قرآني، جواد محدثي،مشخصات نشر: تهران: مشعر، ۱۳۸۹،ص۱۶
دعاهای قرآنی
برخي از دعاها، در قرآن كريم و از زبان پيامبران و صالحان آمده است. آمدن اين دعاها در قرآن كريم، هم نشان دهنده اهميت آنها و هم مؤيد مضمون اين خواسته ها، از سوي پروردگار است. انس با كلام الهي و ضرورت بهره گيري از معارف قرآني، ايجاب ميكند كه با اين دعاها آشنا باشيم و در قنوت ها، سجده ها، نمازها و تعقيبات و …، از آيههايي كه مضامين دعايي دارند، استفاده كنيم. شايسته است كه جملههاي دعايي قرآن را حفظ کرده البته بيشتر اين فرازهاي نوراني براي خوانندگان آشناست. با اميد به مفيد واقع شدن اين مجموعه، از خداوند ميخواهيم كه دعاهايمان را مستجاب و رحمت و بخشش الهي را شامل حالمان گرداند:
سالمند در قرآن
۱ .جلوه ای از قدرت الهی
قانون گذار آفرینش، قانون طبیعت را هماره بی هیچ قید و شرطی و به طور یکسان بر همه ی آفریدهها اجرا میکند. انسان نیز از زمان انعقاد نطفه تا لحظه ی مرگ در سیطره ی این قانون قرار دارد. انسان در آغاز، موجودی است بس ناتوان که با شگفتی، دورههای رشد را پی درپی میپیماید. در جوانی به کمال توانایی جسمی و در میان سالی به پختگی روحی میرسد. آن گاه سیر نزولی را در پیش میگیرد و به جایی برمی گردد که بوده است. آدمی در این میدان، به فاتح قلّه ای میماند که از یک سوی قلّه، صعود میکند. سپس با رسیدن به چکاد کوه، از سوی دیگر آن، پایین میآید. قرآن در این باره میفرماید: اَللّه الذَّی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعدِ قُوَّةٍ ضَعفا وَ شَیبَةً مایَشاءُ وَ هُوَ الْعَلیمُ الْقَدیرُ. (روم، ۵۴.) خداوند شما را آفرید و پس از آن نیرو بخشید. سپس شما را در ناتوانی و پیری قرار داد. او هرچه بخواهد، میآفریند و دانای تواناست.
در این آیه، «ناتوانی» در برابر «نیرومندی» قرار گرفته است. مراد از نیرومندی، رسیدن کودک به بلوغ و مقصود از ناتوانی پس از نیرومندی،دوران پیری است. منظور از عبارت «یَخْلُقُ ما یَشاءُ» نیز این است که خداوند همان گونه که ناتوانی را آفرید و پس از آن نیرومندی را به آدمی، هدیه کرد، میتواند دوباره ناتوانی را به او برگرداند. «این بیان، صریح ترین اشاره به پشت سر هم قرار داشتن سه حالت از مقوله ی خلقت دارد. چون این حالی به حالی کردن انسانها در عین این که تدبیر است، خلق نیز هست. پس این نیز فعل خداوند خالق اشیاء است». (: برگرفته از: تفسیر المیزان، سیدمحمدحسین طباطبایی، برگردان: سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج ۱۶، ص ۳۰۸.)
این دگرگونیها و فراز و نشیب ها، بهترین دلیل برای این حقیقت است که نه آن نیرو از انسان بوده است ونه آن ناتوانی، بلکه هر دو از ناحیه ی دیگری است. این خود نشانه ی آن است که چرخ وجود انسان را دیگری میگرداند و آن چه انسان دارد، عارضی است. امیرمؤمنان علی علیه السلام در گفتار نورانی خود به این مسأله چنین اشاره کرده است: عرفت اللّه سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم. من خدا را در گسستن تصمیمهای محکم و گشودن گرهها و نقض ارادههای نیرومند و ناکام ماندن آن شناختم. (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ی ۲۵۰)
سند دعا هنگام سجده
پرسش برخی شبهه می کنند دعایی که امروزه در سجده آخر نماز می خوانند « یا ولی العافیه اسالک العافیه عافیه الدنیا و الاخره » « یا لطیف ارحم عبدک الضعیف » سند روایی ندارد و بدعت است ! آیا واقعیت دارد
پاسخ در این شکی نیست که سجده کردن برای پرودگار و طول دادن سجده دارای ارزش و اهمیت فراوانی است تا جایی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده زمانی که سجده می کند و سجده خود را طولانی می کند ، ابلیس ندا می دهد وای ، این بندگان خدا را اطاعت می کنند اما من عصیان کردم و برای خدا سجده می کنند اما من از سجده ابا کردم » ?الکافی ج 3 ص 264 از سوی دیگر دعا کردن در هنگام سجده و طلب و درخواست از خداوند برای حوائج دنیوی و اخروی مورد تاکید روایات متعددی قرار گرفته است . امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در سجده برای دنیا و آخرتت دعا کن زیرا خداوند ، رب دنیا و آخرت است » ?الکافی ج 3 ص 323 عبد الله بن هلال می گوید نزد امام صادق علیه السلام از زیان های مالی ام شکایت کردم . امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « بر تو باد به دعا کردن برای حوائج ( دنیوی و اخروی ات ) در حال سجده زیرا قرب و نزدیکی به خداوند در حالت سجده می باشد » ?وسائل الشیعه ج 6 ص 371 در نقل دیگری آمده است که امام صادق علیه السلام در هنگام سجده تقاضای عفو و کرامت خداوند را می کرد . ?بحار الانوار ج 86 ص 216 بنابراین دعاهایی که امروزه در هنگام سجده آخر نماز گفته می شود ؛ « یا ولی العافیه ، اسالک العافیه ، عافیه الدنیا و الاخره » ، « یا لطیف ، ارحم عبدک الضعیف » مصداق عمل به روایات بالا است که توصیه به دعا کردن برای دنیا و آخرت و رسیدن به عفو و مغفرت خداوند می کند ، و به هیچ عنوان مصداق بدعت محسوب نمی شود.
آداب قرآن و قاری قرآن
آداب قرآن
۱ - انسان مشرك آن را دست نزند.
۲ - با قرآن به سرزمين دشمن سفر نكند.
۳ - زمانى كه جنب و يا بدون وضو هست قرآن را لمس نكند.
در حديثى از امام رضا (ع) آمده است: (ولا تمس القرآن إذا كنت جنباً أو على غير وضوء، ومس الأوراق).
اگر جنب يا بى وضو بودى به قرآن دست نزن، [اما] به ورق آن دست بزن.
۴ - زن حايض آن را لمس نكند.
۵ - حروف قرآن جز با وضو دست خورده نشود.
۶ - كسى كه حروف قرآن را لمس مى كند بدور از گناه و لغزش باشد.
۷ - به برگه هاى قرآن احترام گذارده شود.
آداب قاري قرآن
۱ - با وضو و طهارت بودن: قارى قرآن هنگام تلاوت سزاوار است كه با وضو باشد چون هر قدر پاكى و قداست بيشتر باشد درك انسان از مفاهيم قرآن و محتواى آن بيشتر خواهد شد.
۲ - گفتن استعاذه: يعنى قبل از شروع به تلاوت قرآن بگويد: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم».
قرآن مى فرمايد: فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم.
هنگامى كه قرآن مى خوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر!
۳ - گفتن بسمله: قبل از شروع به قرائت قرآن «بسم الله الرحمن الرحيم» بگويد.
۴ - در آخر تلاوت قرآن «صدق الله العلي العظيم» بگويد يعنى: راست گفت خداوند بلندمرتبه بزرگ.
۵ - نگاه كردن به صفحه قرآن: خوب است قارى قرآن حتى اگر قرآن را حفظ كرده باشد از روى قرآن تلاوت كند.
در حديثى رسول خدا (ص) مى فرمايد: أَفْضَلَ عِبادَةِ اُمَّتي تِلاوَةُ القُرآنِ نَظَراً.
از روخواندن قرآن برترين عبادت امت من است.
۶ - به ترتيل خواندن قرآن: قرآن را به ترتيل و با دقت بخواند.
قرآن مى فرمايد: وَ رَتّل القُرآنَ تَرْتيلاً.
و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان.
۷ - قرآن را با صداى نيكو خواندن: وقتى قرآن با صداى خوش خوانده شود در دل انسان بيم و حزن و فروتنى راه مى يابد.
رسول خدا (ص) مى فرمايد: زَيِّنوُا القُرآن بِاَصْواتِكُم.
قرآن را با آواى خود زينت دهيد.
عده اى در حضور امام رضا (ع) سخن از صداى خوب به ميان آوردند امام فرمود: على بن حسين (ع) قرآن مى خواند و گاه اتفاق مى افتاد كه عابرى از زيبايى صداى او بى هوش مى شد.
۸ - با اندوه قرآن را تلاوت كند: خوب است قرآن را با غم و اندوه تلاوت كند چون قرآن با حزن و اندوه نازل شده.
در حديثى از امام صادق (ع) مى فرمايد: اِنَّ القُرآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَأْقَرؤهُ بِالْحُزْنِ
قرآن با اندوه نازل گرديده پس آن را با صداى حزين قرائت كنيد.
۹ - در قرائت قرآن اخلاص داشته باشد.
۱۰ - تفكر و تدبر در آيات الهى: زمانى كه آيات الهى را مى خواند در معانى آنها تفكر و انديشه كند.
قرآن مى فرمايد: اَفَلا يَتَدَبَّرونَ القُرآنَ.
آيا آنها در قرآن تدبّر نمى كنند.
۱۱ - در هنگام قرائت قرآن احساس خوف و ترس و حضور قلب داشته باشد.
۱۲ - زمانى كه آيات آتش و عذاب را مى خواند توقف كند و از آتش جهنم به خدا پناه ببرد و زمانى كه آيات بهشت و ثواب را مى خواند از خداوند بهشت و ثواب را طلب كند.
۱۳ - قرآن را در جائى خلوت و فارغ از كار و با دلى آرام و با حالت خشوع تلاوت كند.
۱۴ - خوشبو كردن و نظافت دهان با مسواك: كه براى خواندن قرآن بايد دهان خوشبو و پاك باشد.
در حديثى از رسول خدا (ص) مى فرمايد: نظِّفُّوا طَريقَ الْقُرآنِ قيلَ يا رَسولَ اللهِ و ما طريقُ الْقُرآنِ قالَ افْواهَكُمْ قيلَ بِماذا قالَ بِالسِّواكِ.
راه قرآن را پاكيزه نمائيد گفتند: يا رسول الله (ص) راه قرآن چيست؟ فرمود: دهانتان گفتند: چگونه آن را پاكيزه كنيم؟ فرمود: به وسيله مسواك زدن.
۱۵ - كسى كه قرآن تلاوت مى كند از گناه بپرهيزد.
منبع: آداب قرآنی،واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ،مشخصات نشر: اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، ۱۳۸۸.