عفّت زن در آرایش و زینت
جواز آرایش زن برای شوهرش
۱. عن الباقر علیه السلام: «لَا بَأْسَ عَلَی الْمَرْأَةِ بِمَا تَزَیَّنَتْ بِهِ لِزَوْجِهَا». [۱]
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد زن هر نوع آرایش و یا زینتی را برای شوهر و محرم خود انجام دهد».
۲. عن الباقر علیه السلام: « رَخَّصَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَخْضِبَ رَأْسَهَا بِالسَّوَادِ، - قال: - وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله النِّسَاءَ بِالْخِضَابِ ذَاتَ الْبَعْلِ وَ غَیْرَ ذَاتِ الْبَعْلِ ؛ أَمَّا ذَاتُ الْبَعْلِ فَتَزَیَّنُ لِزَوْجِهَا، وَ أَمَّا غَیْرُ ذَاتِ الْبَعْلِ فَلَا تُشْبِهُ یَدُهَا یَدَ الرِّجَالِ». [۲]
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: « پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه فرمود برای زن که موهای سر خود را با رنگ مشکی رنگ نماید و همانا پیامبر صلی الله علیه و آله به زنان شوهردار و غیر آن فرمان داد که خود را (به وسیله حنا و… ) خضاب و آرایش نمایند. امّا زنان شوهردار خود را تنها برای شوهرانشان و زنان غیر شوهردار به جهت اینکه دستان آنان شبیه مردان نباشد (که البتّه اینها هم به حکم روایاتی که خواهد آمد، باید در معرض دید مردان نامحرم قرار ندهند) ».
بهترین خوشبو کنندهها برای زنان و مردان
۳. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: « طِیبُ النِّسَاءِ مَا ظَهَرَ لَوْنُهُ وَ خَفِیَ رِیحُهُ، وَ طِیبُ الرِّجَالِ مَا ظَهَرَ رِیحُهُ وَ خَفِیَ لَوْنُهُ». [۳]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « همانا بهترین خوشبو کنندهها برای زنان آن است که رنگش آشکار و بویش مخفی باشد و برای مردان آنکه که بویش آشکار و رنگش مخفی باشد».
پرهیز از هرگونه آرایش و زینتی در بین نامحرمان
۴. قرآن کریم: « وَ قُلْ لِلْمُوءْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُوءْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». [۴]
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « و به زنان مؤمن بگو چشمهای خود را (از نامحرمان) ببندند و دامنهای خود را از گناه حفظ کنند، و زینتهای خود را آشکار نکنند مگر آن زینتهای که ظاهرند (و اسلام آنها را مجاز دانسته)، و روسریهای خود را بر گردنهای خود بیندازند، و زینتهای خود را بپوشانند مگر از:
شوهران خودشان.
یا پدران خودشان.
یا پدران شوهرشان.
یا فرزندان خود.
یا فرزندان شوهر خود از زنان دیگر.
یا برادران خود.
یا پسران برادران خود.
یا پسران خواهران خود.
یا زنان مؤمن و مسلمان.
یا کنیزان خود.
یا مردانی که میل جنسی ندارند مثل دیوانگان.
یا بچّههای کوچکی که شهوت جنسی آنان بیدار نشده است.
و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای آنان (مثل خلخال) آشکار نشوند، و همگی بسوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان، که شاید رستگار شوید».
۱۳۸/۵. قرآن کریم: « وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی… ». [ه]
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « (ای پیامبر، به همسرانت و به زنان امّت خود بگو: ) ملازم خانه هایتان باشید و مانند زنان زمان جاهلیّت، تبرّج و آرایش و زینت نکنید و… ».
۶. سئل ابوالحسن علیه السلام عن المرأة یکون علیهاالحلیُّ و الخلخالُ والمَسَکَةُ والقُرْطَان من الذَّهب و الوَرق تُحْرم فیه وهو علیها و قد کانت تلبسه فی بیتها قبل حجّها: أتنزعه إذا أحرمتْ أو تترکه علی حاله؟ قال: « تُحْرِمُ فِیهِ وَتَلْبَسُهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُظْهِرَهُ لِلرِّجَالِ فِی مَرْکَبِهَا وَ مَسِیرِهَا». [۶]
از امام کاظم علیه السلام سؤال شد از زنی که از زیور آلات و خلخال و دستبند و گوشواره طلا و نقره استفاده میکند، آیا وقتی برای اعمال حج مُحرم شود آنها را از بدن خود خارج نماید و یا این که میتواند با همان حال محرم شود؟ امام فرمود: « زن با همراه داشتن زیور آلات میتواند مُحرم شود به شرطی که آنها را در تمام حالات احرام برای مردان آشکار نسازد».
۷. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: « أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ مِنْکُنَّ امْرَأَةٌ تُحَلِّی ذَهَبًا تَظْهُرُهُ إِلّا عُذِّبَتْ بِهِ». [۷]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « همانا هر زنی که خود را به وسیله طلا آرایش و زینت کند و آنها را برای نامحرمان آشکار سازد به وسیله همان چیز زینت خود عذاب خواهد شد».
۸. عن الباقر علیه السلام: « نَهَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ تَخْرُجَ الْمَرْأَةُ مِنْ بَیْتِهَا بِغَیْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا، فَإِن خَرَجَتْ لَعَنَهَا کُلُّ مَلَکٍ فِی السَّمَاءِ وَکُلُ شَیْءٍ تَمُرُّ عَلَیْهِ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی بَیْتِهَا، وَ نَهَی أَنْ تَتَزَیَّنَ لِغَیْرِ زَوْجِهَا فَإِنْ فَعَلَتْ کَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یُحْرِقَهَا بِالنَّارِ». [۸]
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: « همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی کرد زن را از این که بدون اذن شوهرش از خانه خارج شود و اگر بدون اذن شوهر از منزل خارج شد از کنار هر موجودی از انس و جن که عبور میکندتمام فرشتگان آسمانی او را لعن و نفرین میکنند تا این که آن زن به منزل خویش بر گردد.
و همچنین نهی فرمود از اینکه زن خود را برای غیر شوهرش آرایش نماید که اگر اینکار را کرد سزاوار است که خداوند او را در آتش جهنّم بسوزاند».
۹. عن ابن عبّاس: إنّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله لعن المخنّثین من الرجال والمتبرِّجات من النساء، وقال: «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ… ». [۹]
ابن عباس (یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله) میگوید: همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله لعنت نمود مردانی را که آلوده به لواط باشند و زنانی را که (خود را برای مردان نامحرم) آرایش مینمایند، و فرمود: « این دو گروه از مردان و زنان را از خانههای خود بیرون نمایید… ».
۱۰. قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله لحولاء: «… یَا حَوْلَاءُ، وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَ رَسُولًا، لَقَدْ بَعَثَنِی رَبِّیَ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ! فَعَرَضَنِی عَلَی جَنَّتِهِ وَ نَارِهِ، فَرَأَیْتُ أَکْثَرَ أَهْلِ النَّارِ النِّسَاءَ… وَ لَا تَطَیَّبِی وَ زَوْجُکِ غَائِبٌ.
یَا حَوْلَاءُ، مَنْ کَانَتْ مِنْکُنَّ تُوءْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ لَا تَجْعَلُ زِینَتَهَا لِغَیْرِ زَوْجِهَا، وَ لَا تُبْدِی خِمَارَهَا وَ مِعْصَمَهَا، وَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ جَعَلَتْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ لِغَیْرِ زَوْجِهَا فَقَدْ أَفْسَدَتْ دِینَهَا وَ أَسْخَطَتْ رَبَّهَا عَلَیْهَا،… ». [۱۰]
رسول خدا صلی الله علیه و آله (خطاب به زنی به نام حولاء) فرمود: « ای حولاء! سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری و رسالت خویش مبعوث نمود، که هماناپروردگار عالم مرا مقام محمود عطا نمود و بهشت و جهنّم خود را به من نشان داد و من دیدم که اکثر اهل جهنّم از زنانهستند… (سپس به او مطالبی را فرمود، از جمله اینکه) در حالی که شوهرت غایب است (و به خانه ات نخواهد آمد) خودت را خوشبو نساز.
ای حولاء! هر زنی که ایمان به خدا و قیامت داشته باشد نباید زینت و آرایش خویش را برای غیر شوهرش قرار دهد و نباید در برابر نامحرمان مقنعه و یا روسری خود را از سرش بر دارد… و هر زنی که خود را برای غیر شوهرش آرایش نماید و مواضع زینت خود را نزد نامحرمان آشکار نماید همانا دینش را فاسد نموده و خشم و غضب الهی را برای خود خریده است… ».
۱۱. عن الباقر علیه السلام: « فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسآءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا کَانَ خِمَارُهَا إِلاَّ هکَذَا و أومأ بیده إلی وسط عضده - وَ مَا اسْتَثْنی أَحَدًا». [۱۱]
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: « همانا حضرت فاطمه علیهاالسلام، سرور همه زنان اهل بهشت، مقنعه اش تا وسط بازوهای دستش میافتاد و کسی از این قاعده مستثنی نیست (یعنی همه زنان مسلمان باید از آن حضرت تبعیّت نمایند) ».
زنی که خود را برای نامحرمان زینت کند نمازش قبول نیست
۱۲. عن الصادق علیه السلام: « أَیُّمَا امْرَأَةٍ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ فِی حَقٍّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّی یَرْضَی عَنْهَا، وَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ تَطَیَّبَتْ لِغَیْرِ زَوْجِهَا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّی تَغْتَسِلَ مِنْ طِیبِهَا کَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا». [۱۲]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « هر زنی که شب را به صبح برساند
در حالی که شوهرش از او خشمناک است نمازی از او قبول نخواهد بود تا وقتی که شوهرش از او راضی شود، و هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو نماید هیچ نمازی از او قبول نیست تا وقتی که غسل توبه نماید مانند وقتی که برای جنابت خود غسل میکرد».
منظور از زینتهای ظاهره و مجاز در قرآن
۱۳. سئل الباقر علیه السلام عمّا تظهر المرأة من زینتها؟ قال: « الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْنِ». [۱۳]
از امام باقر علیه السلام سؤال شد از زینتهایی که زن میتواند در بین نامحرمان آنها را نپوشاند، فرمود: « تنها (قرص) صورت و دستها (از مچ به پایین) ».
مشخّص بودن حالت و حجم موهااز زیر مقنعه و یا چادر جایز نیست
۱۴. سئل الباقر علیه السلام عن القرامل الّتی تضعها النّساء فی رءوسهنّ یصلنه بشعورهنّ؟ فقال: « لَا بَأْسَ عَلَی الْمَرْأَةِ بِمَا تَزَیَّنَتْ بِهِ لِزَوْجِهَا». [۱۴]
از امام باقر علیه السلام سؤال شد از اینکه آیا زن میتواند موبند خود را در بین نامحرمان نپوشاند، فرمود: « زن از هرگونه آرایش و زینتی برای شوهرش استفاده کند اشکال ندارد، (ولی نامحرم نباید ببیند) ». ۱۵. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إِذَا رَأَیْتُمْ اللاّتِی أَلْقَیْنَ عَلی رُؤُوسِهِنَّ مِثْلَ أَسْنِمَةِ الْبَقَرِ فَأَعْلِمُوهُنَّ أَنَّهُ لاَتُقْبَلْ لَهُنَّ الصَّلاَةُ». [۱۵]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « زمانی که مشاهده کردید زنان موهای سرشان را مانند کوهان گاو دسته کرده اند به آنان بگویید که نمازشان قبول نیست».
شنیده شدن صدای زیورآلات هم جایز نیست
۱۶. قرآن کریم: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُوءْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». [۱۶]
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای آنان (مثل خلخال) آشکار نشوند، و همگی بسوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان، که شاید رستگار شوید».
۱۷. سئل الرضا علیه السلام عن الخلاخل: هل یصلُحُ للنِّساء والصبیان لُبسُها؟ فقال: « لَا یَصْلُحُ». [۱۷]
از امام رضا علیه السلام سوال شد: آیا برای زنان و دختران جایز است که خلخال بپوشند؟ فرمود: «جایز نیست».
۱۸. عن الصادق علیه السلام: « نَهی رَسُولُ اللّهِ الْمَرْأَةَ أَنْ تَضْرِبَ بِرِجْلَیْهَا اْلأَرْضَ لِیُسْمَعَ صَوْتُ خَلْخَالِهَا وَ یُعْلَمَ مَا یُخْفی مِنْ زِینَتِهَا ». [۱۸]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی مینمود از این که زن پاهایش را بر زمین بکوبد تا صدای خلخال و زیورآلات او شنیده شود».
خالکوبی برای زن جزء زینتهای ممنوعه است
۱۹. عن الصادق علیه السلام: «إِنَّ السَّوَادَ مِنَ الزِّینَةِ ». [۱۹]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « همانا خالکوبی کردن برای زن از زینتهای (حرام) محسوب میشود».
پرهیز از استعمال عطر و خوشبوکنندهها در میان نامحرمان
۲۰. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: « أَیُّ امْرَأَةٍ تَطَیَّبَتْ (لِغَیْرِ زَوْجِهَا) وَ خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِهَا فَهِیَ تُلْعَنُ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی بَیْتِهَا مَتَی مَا رَجَعَتْ». [۲۰]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو نماید و از منزلش خارج شود مورد لعن و نفرین است تا وقتی که به منزل بر گردد».
۲۱. عن الصادق علیه السلام: « مَنْ تَطَیَّبَتْ (تطیب) مِنَ النِّسَاءِ فَلاَ تَخْرُجْ وَ لاَ تَشْهَدِ الصَّلاَةَ فِی الْمَسْجِدِ». [۲۱]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « اگر زنی خود را خوشبو نمود حقّ ندارد از منزل خارج شود و حقّ ندارد برای اقامه نماز در مسجد حاضر شود».
۲۲. عن الصادق علیه السلام: « أَیُّمَا امْرَأَةٍ اسْتَعْطَرَتْ وَ خَرَجَتْ لِیُوجَدَ رِیحُهَا فَهِیَ زَانِیَةٌ، وَ کُلُّ عَیْنٍ زَانِیَةٌ». [۲۲]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « زنی که خود را خوشبو نماید و از منزل خارج شود تا وقتی که نامحرمان از بوی خوش او بهره ببرند آن
ص: ۱۰۸
زن زناکار محسوب میشود، و همانا هر چشمی (که به نامحرم نگاه کند) زناکرده است».
هرگونه پوشش برّاق و جذّاب برای زن در پیش نامحرمان ممنوع است
۲۳. عن الصادق علیه السلام: « لَا یَنْبَغِی لِلْمَرْأَةِ أَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَهَا إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِهَا». [۲۳]
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « جایز نیست زن هنگامی که از منزل خارج میشود لباس هایش برّاق و جذّاب باشند».
نازک پوشی برای زن در پیش نامحرمان حرام است
۲۴. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: « « هَلاَکُ نِسآءِ اُمَّتِی فِی الاْءَحْمَرَیْنِ: الذَّهَبِ وَ الثِّیَابِ الرِّقَاقِ، وَ هَلاَکُ رِجَالِ اُمَّتِی فِیتَرْکِ الْعِلْمَ وَ جَمْعِ الْمَالِ». [۲۴]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « هلاکت و نابودی زنان امّت من در دو چیز است: (یکی) طلا. و (دوّم) لباسهای نازک.
و هلاکت و نابودی مردان امّت من در دو چیز میباشد: (یکی) در ترک علم و دانش، و (دوّم) در جمع مال و ثروت است».
۲۵. عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله: «إِنَّ الرَّجُلَ لَتُدْخِلَهُ امْرَأَتَهُ النّارَ». فقیل: و کیف تدخله امرأته النار؟ قال: « تَطْلُبُ أَنْ تَذْهَبَ إِلَی الْحَمَّامَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ وَ النَّائِحَاتِ وَ الثِّیَابِ الرِّقَاقِ فَیُجِیبُهَا». [۲۵]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « همانا برخی مردان، زنان خود را داخل درآتش جهنّم میکنند! » عرض شد: چگونه آنها را داخل در آتش جهنّم میکنند (یا رسول اللّه)؟ فرمود: « اینکه زنش از او بخواهد تا به حمّامها (ی عمومی و مختلط) و عروسیها و جشنها و مجالس آوازه خوانی برود و یا لباس نازک بپوشد (و او هم اجازه بدهد) ».
* * * *********
[۱]: ۱. الکافی، ج ۵، ص ۱۱۹؛و ص۵۲۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۳۲؛ التهذیب، ج۶، ص ۳۶۰.
[۲]: ۲. مکارم الأخلاق، ص۸۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۰، ص ۹۷؛ بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۱۰۲ به نقل از کتاباحمدی جلفایی، حمید، سیمای حجاب و عفت در آیات و روایات،مشخصات نشر: قم: آستانه مقدسه قم،ص۹۹
[۳]: ۱. الکافی، ج ۶، ص ۵۱۲؛ مکارم الأخلاق، ص۴۴؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۴۷؛ المستدرک، ج۱، ص۴۲۲.
[۴]: ۲. النور (۲۴): ۳۱.
[۵]: ۱. الأحزاب (۳۳): ۳۳.
[۶]: ۱. الکافی، ج ۴، ص ۳۴۵؛ التهذیب، ج۵، ص ۷۵؛ الاستبصار، ج ۲، ص۳۱۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۹۶.
[۷]: ۲. کنز العمّال، ج ۱۶، ص ۳۸۸؛ سنن أبی داود، ج۲، ص ۲۹۸؛ سنن النسائی، ج ۸، ص ۱۵۷؛ السنن الکبری، ج۴، ص ۱۴۱؛ المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص ۲۴۲.
[۸]: ۳. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص ۱۶۱و۲۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۴۳.
[۹]: ۱. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص ۳۴۲؛ المستدرک، ج ۱۴، ص ۳۴۸.
[۱۰]: ۲. مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۳.
[۱۱]: ۱. مکارم الأخلاق، ص۹۳.
[۱۲]: ۲. الکافی، ج ۵، ص ۵۰۷؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۳۳۹.
[۱۳]: ۱. قرب الاسناد، ص۴۰؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۰۲ ؛ بحار الأنوار، ج ۱۰۱، ص۳۳.
[۱۴]: ۲. التهذیب، ج۶، ص ۳۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص ۱۳۲.
[۱۵]: ۳. کنز العمّال، ج ۱۶، ص ۳۹۲؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص ۹۹؛ مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۳۷؛ السنن الکبری، ج۲، ص ۲۳۴؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۳۷۰.
[۱۶]: ۱. النور (۲۴): ۳۱.
[۱۷]: ۲. الکافی، ج ۳، ص ۴۰۴؛ الفقیه، ج ۱، ص ۲۵۴؛ وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۴۳۶ ؛ بحار الأنوار، ج ۸۰، ص۲۴۹.
[۱۸]: ۳. دعائم الاسلام، ج۲، ص ۱۶۳.
[۱۹]: ۱. علل الشرایع، ج۲، ص۴۵۶؛ وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۶۹ ؛ بحار الأنوار، ج ۹۶، ص۱۶۸.
[۲۰]: ۲. الکافی، ج ۵، ص ۵۱۸؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۶۱.
[۲۱]: ۳. دعائم الاسلام، ج۲، ص ۱۶۶.
[۲۲]: ۴. مجموعة ورّام، ج۱، ص ۲۸.
[۲۳]: ۱. الکافی، ج ۵، ص ۵۱۹؛ الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۰؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۶۱.
[۲۴]: ۲. ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۸۳؛ مجموعة ورّام، ج۱، ص ۳.
[۲۵]: ۳. أعلام الدین، ص ۴۰۲.
فاطمه الگوی مهدی
فاطمه الگوي مهدي
حضرت مهدي (عليه السّلام) فرمود:… في ابنه رسول اللّه (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) لي اسوه حسنه… [۱]. الگو سازي و شناساندن الگوي مناسب از جمله روشهاي اسلام براي ارائه برنامه زندگي و ارشاد به كمالات و مقامات معنوي است، خداوند در قرآن در دو مورد الگو معرفي ميكند: يكي در سوره احزاب، آيه ۲۱ «لقد كان لكم في رسول اللّه اسوه حسنه» و ديگري در سوره ممتحنه، آيه تا ۶ «قد كانت لكم اسوهٌ حسنه في ابراهيم والذين معه… لقد كان فيهم اسوهٌ حسنهٌ… ». در آيات بالا حضرت ابراهيم و رسول اكرم و كساني كه با ايشان هستند به عنوان الگو شناسانده شده اند. پس الگو منحصر به شخص پيامبر و ابراهيم (عليهما السلام) نيست؛ بلكه هر كس - به تمام معنا - در راه اينان باشد ميتواند الگو واقع شود. پس اينكه امام زمان (عليه السّلام) حضرت زهرا (عليهاالسّلام) را الگوي خود قرار ميدهد؛ [۲] از آن روست كه حضرت زهرا (عليهاالسّلام) جزو «والذين مَعَه» [۳] است، و اوكسي است كه از هر جهت حتي در راه رفتن و سخن گفتن و در سيرت و صورت شبيه پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) است. دليل اين مطلب روايات متعددي است كه عامه و خاصه نقل كرده اند؛ كه در ذيل به عنوان نمونه، دو روايت ذكر ميشود: الف: عن عايشه: ما رايت احداً اشبه سمتا و دلاّ وهديا وحديثا برسول الله (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) في قيامه وقعوده من فاطمه (عليهاالسّلام). [۴]. شبيه تر از فاطمه به پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) در راه رفتن، آرامش، وقار، سيرت، سخن گفتن، ايستادن و نشستن نديدم. ب: رواياتي كه پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) ؛ به حضرت زهرا (عليهاالسّلام) فرمود؛ از جمله: ان الله يغضب لغضبك ويرضي لرضاك؛ من آذاها فقدآذاني و يريبني مارابها ويؤذيني ما آذاها. [۵]. او آئينه تمام نماي پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) است و درجه ي ايمان او به نهايت كمال رسيده است. پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) به سلمان فرمودند: يا سلمان! ابنتي فاطمه ملا الله قلبها وجوارحها ايماناً الي م شاشها، تفرغت لطاعه الله. [۶]. اي سلمان! خداوند قلب و اعضاي فاطمه، تا سر نرمي استخوانهاي او، را پر از ايمان نموده؛ كه براي عبادت خداوند خود را از همه چيز فارغ ميسازد.
پی نوشت:
[۱] الغيبه الطوسي، ص ۱۷۳، در ضمن بعضي توفيقات و بحارالا نوار، ج ۵۳، ص۱۸۰ و احتجاج، چاپ اسوه، ج ۲، ص۵۳۷، و المختار من كلمات الامام المهدي (عج) ج۲، ص ۲۲۹.
[۲] با توجه به آن نكاتي كه در روايت هست: ۱- تقديم ما حقه التاخر يفيد الحصر، ۲- حضرت نمي فرمايد مادرم بلكه ميفرمايد: في ابنه رسول اللّه، صلّي الله عليه وآله، در اين اضافه نكاتي هست، تأمل شود.
[۳] اشاره به آيه سوره ممتحنه.
[۴] فاطمه، بهجه قلب المصطفي (ص)، به نقل ا ز الغدير و او به نقل ا ز چند منبع عامه.
[۵] همان، ص ۱۸۵، به نقل از الغدير و او به نقل از چند منبع عامه.
[۶] همان، ص ۲۱۴، به نقل از مناقب (براي تحقيق بيشتر به كتاب فاطمه بهجه قلب المصطفي (ص) رجوع شود.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در بیان حضرت زهرا سلام الله علیها
محمود بن وليد ميگويد: وقتي پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) از دنيا رفتند، كانت فاطمه (عليهاالسّلام) تاتي قبور الشهداء و تاتي قبر حمزه و تبكي… قلت: يا سيده النسوان! قد والله قطعت نياط قلبي من بكائك. فقالت: يا ابا عمرو! لحقٌ لي البكاء؛ فلقد اُصبتُ بخير الاباء رسول ا لله و اشوقاه الي رسول الله!… قلت: هل نص رسول الله قبل وفاته علي عليّ بالامامه؟ قالت: وا عجبا! انسيتم يوم غديرخم. قلت: قد كان ذلك؛ لكن اخبريني بما اشير اليك. قالت: اشهد الله تعالي لقد سمعته يقول عليّ خير من اُخلّفه فيكم وهو الامام والخليفه بعدي و سبطاي و تسعه من صلب الحسين ائمه ابرار؛ لئن اتبعتموهم وجد تموهم هادين مهدييّن؛ و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الي يوم القيامه. قلت: يا سيدتي! فما باله قعد عن حقه. قالت: يا با عمرو! لقد قال (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم): مثل الامام مثل الكعبه ؛ اذ تؤتي ولاتاتي. ثم قالت. اما والله لو تركوا الحق علي اهله و اتّبعوا عتره نبيه لما اختلف في الله اثنان و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف، حتي يقوم قائمنا التاسع من ولد الحسين… [۱]. راوي ميگويد: بعد از وفات پيامبرحضرت فاطمه هميشه به زيارت قبور شهداي احد ميآمد و كنار قبر حمزه گريه ميكرد. روزي به او گفتم: اي سرور زنان! به خدا سوگند گريه شما رگهاي قلب مرا پاره كرد. حضرت زهرا جواب فرمودند: اي ابو عمرو! سزاوار است كه من گريه كنم؛ چرا كه به مصيبت بهترين پدران مبتلا شده ام. آه، چقدر مشتاق رسول خدايم!… عرض كردم: آيا پيامبر قبل از وفاتش تصريحي به امامت حضرت علي (عليه السّلام) كردند؟ فرمودند: چقدر عجيب است! آيا روز غديرخم را فراموش كرده ايد؟! عرض كردم: بله، روز غدير بود؛ اما منتظر چيزي هستم كه پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) به شما فرموده باشد. حضرت زهرا (عليهاالسّلام) با چند تأكيد فرمودند: خدا را شاهد ميگيرم كه از او (صلّي اللّه ُعليه وآله وسلّم) شنيدم، كه ميفرمود: علي (عليه السّلام) بهترين كسي است كه در بين شما به عنوان جانشين خود ميگذارم؛ او امام و خليفه بعد از من است و دو نوه ي من و نه نفر از فرزندان حسين (عليه السّلام) پيشوايان نيكويي هستند، كه اگر از آنها پيروي كنيد، مييابيد كه آنها هدايت كننده هدايت شده اند؛ و اگر با آنها مخالفت كنيد، تا روز قيامت در بين شما اختلاف خواهد بود. عرض كردم: اي سرور من! پس چرا علي (عليه السّلام) از حق خود كناره گيري كرد؟ فرمودند: اي ابا عمرو! پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) فرمودند: مَثَل امام، مثل كعبه است؛ كه بايد به سوي او آيند و او به سوي مردم نمي رود. سپس حضرت زهرا (عليهاالسّلام) فرمودند: به خدا قسم اگر حق را به اهلش واگذار ميكردند و از خاندان پيامبر تبعيت ميكردند، هيچ دو نفري هم با يكديگر اختلاف نمي كردند و امر خلافت به تك تك جانشينان پيامبر (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) ميرسيد؛ تا قائم ما، نهمين فرزند از حسين (عليه السّلام)، قيام مينمود.[2]
پی نوشت:
۱.بحارالا نوار، ج ۳۶، ص ۳۵۲، ح ۲۲۴، به نقل ا ز كفايه الاثر، ص ۲۶.
۲.علي مصلحي ،حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود
نظارت والدين در امر تربیت از دیدگاه امام رضا علیه السلام
نظارت والدين
زندگي صحنه درس و تجربه است. آنانكه بيشتر عمر خود در كسب تجارب صرف كرده اند، در رويارويي با دشواريها از توان فزونتر برخوردارند. كودكان و نوجوانان بهره كمتري از تجربه دارند و بدين سبب به نظارت و كمك والدين نيازمندترند. نظارت مستمر و حساب شده بر وضعيت اخلاقي، تحصيلي و رفتاري فرزند يك ضرورت انكارناپذير در امر تربيت است؛ البته اين نظارت بايد منطقي و حتي الامكان غير مستقيم و بجا باشد. نكته مهم اين است كه نظارت به مواقع حضور والدين، به ويژه پدر، در كانون خانواده اختصاص ندارد؛ بلكه حتي وقتي پدر براي مدتي از كانون خانواده فاصله ميگيرد و حضور فيزيكي ندارد، بايد همچنان از وضعيت فرزندانش آگاه باشد و بر كار آنها نظارت كند. سفارشهاي پيش از مسافرت و مكاتبه با فرزند در طول سفر، امري ضروري و كارساز است. حضرت رضا (ع) كه به سبب ستم فرمانروايان ناگزير مدتي دور از وطن و خانواده به سر برد، به شكلهاي گوناگون همچون نامه و پيامهاي شفاهي از دور بر وضعيت فرزندش جواد (ع) نظارت ميكرد و راهنماييهاي لازم را به وي ارائه ميدادند. چنانكه پيش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آنچه شايسته مينمود، سفارش كرد. اشاره به دو نمونه از رفتار آن حضرت در اين زمينه بسيار سودمند مينمايد:
الف) قبل از سفر
ابي محمد وشاء از امام رضا (ع) نقل كرد كه حضرت فرمود:
هنگامي كه خواستم از مدينه به سوي خراسان حركت كنم، اهل و عيال خود را جمع كردم و از آنها خواستم كه با صداي بلند بر من بگريند. سپس دوازده هزار دينار بين آنها تقسيم كردم و گفتم: من هرگز به سوي شما بر نمي گردم. سپس دست جواد (ع) را گرفتم، وارد مسجد پيامبر (ص) شدم، دست او را بر قبر گذاشتم و از رسول خدا (ص) نگهداري اش را طلب كردم. جواد (ع) [راز كارم را] دريافت و گفت: پدر و مادرم به فدايت، به سوي دشمن ميروي؟ حضرت همه وكلاء و خدام خود را سفارش كرد كه به سخنان جواد (ع) گوش فرا دهند، از او اطاعت كنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وي بگروند. و آنها را آگاه كردم كه او امام بعد از من و جانشين من است …
ب) بعد از سفر
ابن ابي نصر ميگويد امام رضا (ع) در نامه اي به حضرت جواد (ع) چنين نوشته بود: اي اباجعفر، به من اطلاع دادند كه خدام، هنگام خروج شما از خانه، شما را از در كوچك بيرون ميبرند و اين به خاطر بخل آنهاست تا از شما به كسي خيري نرسد؛ [فرزندم] به حقي كه بر گردن تو دارم، از تو ميخواهم كه ورود و خروجت فقط از در بزرگ باشد. هنگامي كه خواستي از خانه خارج شوي، همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر كه از تو چيزي خواسته، عطا كن. اگر عموهايت از تو طلب كمك كردند، كمتر از پنجاه دينار عطا نكن و بيشتر از آن به اختيار توست. اگر از عمه هايت كسي از تو كمك خواست، كمتر از بيست و پنج دينار مده و بيشتر از آن به اختيار توست. [فرزندم، ] اين سفارش من به خاطر رشد و رفعت مقام توست، پس به ديگران انفاق كن و از خداي صاحب عرش، ترس فقر و تنگدستي نداشته باش.
منبع:امام رضا (ع) و تربيت فرزند،همت بناري، علي
منشا مقاله:، زائر، ش ۱۰۹، (دي ۱۳۸۲): ص ۴۰ - ۴۱
نامه ای به امام زمان علیه السلام
نامه اى به امام زمان عليه السلام
آن روز را يادم نمى رود كه آن قدر در پاى حصار كلبه تو ايستادم تا پنجره اى از رويت به سويم گشوده شد و گيسوان ستاره آگين تو را ديدم و به همين خاطر بود كه هر روز به شفاف ترين قبله، تو را آرزو مى كردم و شعرهايم را به عطر آسمانى تو خوشبو مى كردم.
مولايم! اى ايده آل ترين هستى در ديده ام، هر وقت به تو مى نگرم، درچشمانم ترنّم شبنم رنگ آبها موج مى اندازد؛ نيلى ترين و قشنگ ترين درودهايم را همراه با سبدى پر از گل هاى رنگين نثارت مى كنم و مى دانم كه مى توانم با همين ساز شكستهام شعرت را بسرايم؛ مى دانم كه مى توانم آن گونه كه مى خواهى بشوم؛ مى دانم كه خوب مى دانى خستهام و دل شكسته، ولى چشم به تو دوخته ام….
پس اى اميد زندگانى ام! اى زيباترين هدفم! اى همه ما عاشق ديدارت، امروز به رهگذران بى حوصله اى كه از گوشه اى مى گذشتند، گفتم: بياييد تا عاشقش باشيم، سپس قلبم را كه آفتابى از نور تو، درونش را روشن كرده بود، نشانشان دادم. و در دست هاى همه آنان شاخه نرگس گذاشتم و به آنها گفتم: هيچ وقت براى بيدار شدن دير نيست.
مولاى من! مى دانم كه بايد تو را چنان دوست داشته باشم كه همه ……